سیاستگذاری امنیتی و الگوی مدیریت بحران در سوریه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مصلی نژاد عباس
|
منبع
|
پژوهش هاي روابط بين الملل - 1396 - دوره : 7 - شماره : 23 - صفحه:109 -138
|
چکیده
|
سیاستگذاری امنیتی در زمره موضوعات راهبردی جدید در فرآیند امنیتسازی میباشد. بحران در سوریه بهعنوان نمادی تراژدی قدرت و خشونت تلقی میشود. درک واقعیتهای سوریه بدون توجه به مدلهای سیاستگذاری امنیتی امکانپذیر نمیباشد. در این مقاله تلاش میشود تا الگوی سیاستگذاری امنیتی در بحران سوریه مورد بررسی قرار گیرد. سه مولفه بنیادین در تبیین این مقاله مورد توجه قرار میگیرد. اولین مولفه ساختار دولت اقتدارگرا در سوریه میباشد. این دولت در دورانهای گذشته بهویژه در سال 1982 از الگوی مشت آهنین برای تحقق اهداف سیاسی و راهبردی خود در حما استفاده کرده است. کاربرد قدرت، اگرچه منجر به پیروزی دولت و نظام سیاسی گردد، آثار خود را در افکار عمومی گروههای اجتماعی بهجا خواهد گذاشت. دومین مولفه سازوکارهای کنش نخبگان سیاسی است. نخبگان و زمامداران حکومت بشاراسد عموماً ترجیح میدهند که موقعیت سیاسی و امتیازات ویژه خود را حفظ نمایند. چنین شاخصهایی منجر به افزایش انگیزه سرکوب گروههای اجتماعی میداند. سومین مولفه مربوط به تحول مولفههای گفتمانی در سوریه میباشد. گفتمان انتقادی اخوانالمسلمین تحت تاثیر فضای منطقهای و بینالمللی به گفتمان مقاومت با راهبرد جنگ مسلحانه در برابر دولت گردیده است. این سه مولفه عناصر تداوم تضادهای امنیتی و گسترش خشونت در سوریه است. در تنظیم مقاله از الگوی سیاستگذاری امنیتی رهیافت انتقادی استفاده شده که بیانگر آن است که نیروهای اجتماعی و گروههای گریز از مرکز نقش موثری در تحولات امنیتی خاورمیانه ازجمله سوریه ایفا مینمایند. در شرایط ابهام امنیتی، نقش مستقیم قدرتهای بزرگ بهگونهای تدریجی کاهش یافته اما آنان درصدد برمیآیند تا از سازوکارهای کنش غیرمستقیم و نیروهای جنگ نیابتی استفاده نمایند. به همین دلیل است که مدیریت بحران سوریه نیازمند پیوند بازیگران بینالمللی، منطقهای، ملی و فرا ملی میباشد.
|
کلیدواژه
|
شرایط عدم اطمینان، مدیریت بحران، الگوی مشت آهنین، گفتمان مقاومت، گسترش خشونت در سوریه
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mossalanejad@mossalanejad.com
|
|
|
|
|