بررسی اثربخشی روان‌نمایشگری بر کاهش علایم وسواسیجبری و افسردگی در زنان مبتلا به وسواسیجبری

اختلال وسواسیجبری یک اختلال ناتوان‌کننده است که می‌تواند عملکرد فرد را مختل سازد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان‌نمایشگری بر کاهش علایم وسواسیجبری و افسردگی در زنان مبتلا به اختلال وسواسیجبری در یک طرح نیمه آزمایشی انجام گرفت. جامعه‌ی این پژوهش شامل کلیه‌ی زنان مبتلا به وسواسیجبری مراجعه‌کننده به کلینیک‌های مشاوره شهر تهران بود. 24 بیمار زن مبتلا به اختلال وسواسیجبری به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در گروه‌های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت‌کنندگان به مقیاس وسواسیجبری یلبراون و پرسش‌نامه‌ی افسردگی بک در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون پاسخ دادند. شرکت‌کنندگان گروه آزمایش در پروتکل دوازده جلسه نود دقیقه‌ای مداخله روان‌نمایشگری شرکت کردند و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم‌افزار آماری spss صورت گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیش‌آزمون، اثر گروه بر کاهش نمرات پس‌آزمون متغیرهای افسردگی و وسواسیجبری معنادار است. بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که در افراد مبتلا به علای وسواسیجبری، مداخله‌ی روان‌نمایشگری می‌تواند مداخله‌ای موثر در بهبود و کاهش علایم وسواسی جبری و افسردگی بیماران باشد.

Study of the effectiveness of Psychodrama on reducing obsessivecompulsive symptoms and depression in women with obsessivecompulsive disorder

Obsessivecompulsive disorder is a debilitating disorder that can interfere with a person's functioning. This research to aim was conducted to investigate the effectiveness of psychodrama on reducing obsessivecompulsive and depression symptoms in women with obsessivecompulsive disorder in a quasiexperimental design. The population of this study included all women with obsessivecompulsive disorder referred to counseling clinics in Tehran city. Twentyfour female patients with obsessivecompulsive disorder were purposefully and voluntarily select were assigned and randomly exponential and control two groups. Participants answered to the YaleBrown ObsessiveCompulsive Scale and the Beck Depression Inventory in the pretest and posttest stages. The participants in the experimental group participated in the twelve sessions, ninetyminute of psychodrama intervention and the control group not received any intervention. Data analysis was conducted using analysis of covariance and SPSS22 statistical software. The results showed that controlling pretest scores, the effect of the group on posttest scores of depression and obsessivecompulsive variables was significant. Therefore, it can be concluded that in people with obsessivecompulsive symptoms, psychodrama intervention can be an effective intervention in improving and reducing obsessivecompulsive symptoms and depression in patients.