benchmarking of alternative business models in licensed grain warehouses and capacity optimization

There have been serious problems in optimizing capacity management due to lacking detailed analysis of the current business model in licensed grain warehouses (lgw) in turkey. therefore, the study’s objectives were to economically analyze the standard and industrialist business models and examine the capacity management optimization in lgw in turkey. research data were collected from managers of warehouses by using semi-structured interviews and observations. management records of the examined firms were also used to elicit warehouse-level data. motad model was used to generate a capacity optimization plan under risky conditions. research results showed that the capacity use ratio of two different business models was nearly the same, and both had smaller capacity use ratios than that of the optimum. inventory turnover of the industrialist business model was higher than that of the standard one (p< 0.01). the amount of loss was lower than 1% in both business models. the gross income of the industrialist business model was larger compared to a standard business model. motad programming results revealed that, with government incentives and support, optimizing the storage organization in the industrialist business model increased the gross revenue of licensed warehouses by 177.27%. ensuring the optimum capacity management would reduce the need for working capital by 21.69%. the study suggests conversion from a standard business model to an industrialist one and controlling and monitoring inventory turnover to optimize the capacity of lgw. 

مقایسه مدل های کسب و کار جایگزین در انبارهای غلات دارای مجوز و بهینه سازی ظرفیت

در انبارهای غلات دارای مجوز (lgw) در ترکیه مشکلات جدی در بهینه سازی مدیریت ظرفیت به دلیل نبودن تحلیل دقیق از مدل تجاری کنونی وجود دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل اقتصادی مدل‌های تجاری استاندارد و صنعتی و بررسی بهینه‌سازی مدیریت ظرفیت در lgw در ترکیه بود. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه­ساختاریافته از مدیران انبارها و مشاهدات جمع آوری شد. برای آگاهی از داده هایی در سطح انبار، از سوابق مدیریت شرکت های مورد بررسی نیزاستفاده شد. از مدل motad هم برای تولید طرح بهینه‌سازی ظرفیت تحت شرایط خطردار استفاده شد. نتایج تحقیقات نشان داد که نسبت استفاده از ظرفیت دو مدل کسب‌وکار متفاوت تقریباً یکسان است و هر دو نسبت استفاده از ظرفیت کمتری نسبت به مدل بهینه داشتند. نیز، گردش موجودی مدل کسب و کار صنعتی بالاتر از مدل استاندارد بود (01/0>p). مقدار تلفات در هر دو مدل کسب و کار کمتر از 1% بود. درآمد ناخالص مدل کسب و کار صنعتی در مقایسه با مدل کسب و کار استاندارد بیشتر بود. نتایج برنامه‌ریزی motad نشان داد که با مشوق‌ها و حمایت‌های دولتی، بهینه‌سازی سازمان ذخیره‌سازی در مدل کسب‌وکار صنعتی، درآمد ناخالص انبارهای دارای مجوز را 27/177% افزایش داد. اطمینان از مدیریت بهینه ظرفیت، نیاز به سرمایه در گردش را تا 21.69 درصد کاهش می دهد. این مطالعه تبدیل یک مدل کسب‌وکار استاندارد به مدل صنعتی و نیز کنترل و نظارت بر گردش موجودی برای بهینه‌سازی ظرفیت انبارهای غلات دارای مجوز را پیشنهاد می‌کند.