|
|
نظریه هنر در فلسفه و حکمت اسلامی (لفظ و مفهوم «Mimesis» در ترجمههای متفکران مسلمان)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بلخاری قهی حسن
|
منبع
|
تاريخ فلسفه - 1392 - شماره : 12 - صفحه:43 -70
|
چکیده
|
در میان چهار نظریه ذاتگرا و مشهوری که در باب تبیین ماهیت هنر در تاریخ فلسفه هنر طرح گردیده است، نظریه میمزیس (که ترجمه رایج آن در فرهنگ ما محاکات و تقلید است) مشهورترین، مهمترین و قدیمیترین نظریه در تبیین ماهیت هنر است؛ نظریهیی که قدمت آن از منظر آیینی به ایدههای یونانیان در باب اسطورهها و از منظر فلسفی به اندیشههای افلاطون و ارسطو باز میگردد. این نظریه که مبنای نفی هنر از سوی افلاطون با ادعای تقلید هنرها از اشیایی که خود تقلید ناقص ایدههایند، گردید، نزد ارسطو مکانتی در خور یافت و بویژه در بوطیقا یا فنالشعر مورد توجه و تاملی کاملاً فلسفی قرار گرفت. او میمزیس را تقلید احوال و کردار انسان دانست و در بحث تراژدی و کمدی از آن بهره بسیار جست. نوافلاطونیان و در راس آنها فلوطین، در قرون اول میلادی دیدگاهی نوین در باب این نظریه ابداع کردند. نظریهیی که اینک در پناه نظریه فیض یا صدور، هنر را تقلید صور معقول و نه صورتهای مادی ناقص میدانست؛ مفهومی که مورد استقبال حکمای مسیحی و سپس مسلمان قرار گرفت. مسلمانان در نهضت ترجمه خود آثار مهم یونانی را ترجمه کردند که ازجمله آنها فنالشعر (بتعبیر مسلمین بوطیقا) بود؛ اثری که بر تارک خود نامدارانی چون ابواسحاق کندی، اسحاق بن حنین و ابیبشر متی بن یونس را بعنوان مترجم دارد. گرچه از ترجمه کندی اثری در دست نیست و ترجمه اسحاق نیز ظاهراً ترجمه از یونانی به سریانی بوده، اما ترجمه متی از سریانی به عربی کاملاً در دسترس است. در این میان ترجمه اصطلاح میمزیس به عربی، بتعبیر «محمد سلیم سالم» در کتاب ابنرشد (تلخیص کتاب ارسطوطالیس فیالشعر) سرنوشتی متفاوت یافت. از دیدگاه او هیچکدام از مترجمان و مفسران کتاب فنالشعر نتوانستند معنای دقیق میمزیس را آنچنانکه ارسطو تعریف و تحدید کرده بود دریابند، ازاینرو میان تمثیل، تشبیه و خلط کردند. سلیم سالم اصطلاح «تخییل» را نادیده گرفته است که بتعبیری فارابی آن را وضع کرد و ابنسینا آن را در تفسیر میمزیس بکار گرفت؛ اصطلاحی که اتفاقاً رای و نظر ارسطو در باب میمزیس را کاملتر از آنچه او تصور میکرد روشن میساخت و این فارابی همان معلم دومی است که در بحث تخیل دامنه خیال را از برای اثبات و تبیین وحی تا عوالم فوقالقمر بالا برد، در حالی که در اندیشه ارسطو غایت پرواز خیال، سقف عالم تحتالقمر بود. این مقاله به بررسی و تحلیل نخستین رویکردهای مترجمان و متفکران مسلمان در ترجمه «???????» یا «mimesis» پرداخته است.
|
کلیدواژه
|
میمزیس ,محاکات ,فلسفه یونانی ,نهضت ترجمه ,متفکران مسلمان ,mimesis ,imitations ,Greek philosophy ,translation movement ,Muslim philosophers
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|