|
|
تصویر دیگر افلاطون از نامیرایی در محاوره میهمانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
محبوبی آرانی حمیدرضا
|
منبع
|
تاريخ فلسفه - 1398 - دوره : 10 - شماره : 3 - صفحه:17 -44
|
|
|
چکیده
|
نظر رایج و تثبیتشده در فلسفه افلاطون آن است که وی به نامیرایی نفس پس از مرگ،بعنوان نامیرایی امری ماندگار و ثابت قائل است. نفس آدمی دستکم بخش مهمی از آن که همان عقل است گوهری است از جنسی دیگر و آمده از جهانی دیگر که بعد از مرگ بنحوی باقی میماند. اما محاوره میهمانی افلاطون چشماندازی از نامیرایی ترسیم میکند که با تصویر چهرهیی پدیده شناسانه از نفس و انتساب میل برای نامیرایی به اروس، نفس را دستخوش دگرگونی میداندو در نتیجه، نامیرایی آن رامتفاوت از نامیرایی در برداشت رایج میشمارد. مدعای مقاله حاضر اینست که برای فهم و تفسیر افلاطون از نامیرایی در محاوره میهمانی لازم است به برخی از اشارات وی و در ضمن، به بحث زایش و پرورش و نیز یاد و خاطره دقت شود تا بتوان بر اساس آن به مدلی پویا و آفرینشگرانه از نامیرایی رسید که نه مستلزم ماندگاری نفسی اینهمان پس از مرگ است که به اندرنگری ایستا و ساکنِ مُثل مبتهج است و نه وجود نفسی از جنسی دیگر را پیشفرض میگیرد. این نوشتار ضمن برشمردن و توصیف مدلهای چهارگانه یی که افلاطون از نامیرایی ترسیم میکند، به ترسیم ویژگیهای مهم و مشترک و در مواردی متمایز آنها میپردازد و نشان میدهد که این نامیرایی پیوندی ناگسستنی با آفرینش گفتارهای درباره فضیلت حقیقی یا تصویرهای آن، زندگی در یاد و خاطره نسلهای آینده و نیز تاثیرگذاری غیرمستقیم در جهان دارد.
|
کلیدواژه
|
نامیرایی ,نفس ,یاد و خاطره ,صور ,فضیلت ,افلاطون
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, گروه فلسفه و حکمت و منطق, ایران
|
پست الکترونیکی
|
h.mahboobi@modares.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|