>
Fa   |   Ar   |   En
   سنجش مولفه‌های معرفت‌شناسی دوره تجدد در ساحت علوم انسانی و آسیب‌شناسی آن  
   
نویسنده کربلائی پازوکی علی ,نجفی پازوکی فاطمه
منبع تاريخ فلسفه - 1397 - دوره : 8 - شماره : 4 - صفحه:127 -146
چکیده    علوم انسانی مدرن که امروزه در مراکز علمی جهان تدریس میشود، زمان شکلگیری آن به دوره تجدد دنیای غرب میرسد؛ دورانی که به جدایی علم و دین و عقل و ایمان معروف است. مبانی نظری این علوم انسانی بلحاظ هستی‌شناسی به ماده، بلحاظ انسان‌شناسی به اومانیسم، بلحاظ فرجام‌شناختی به علمانیت و بلحاظ معرفتی به حس، تجربه، تحقیق‌پذیری و عقل ابزاری محدود است. باید پرسید که پیشینه و زمینه‌های معرفتی شکلگیری علوم انسانی مدرن غرب چیست؟ و آسیبهای معرفتی، ارزشی و روانی و معنوی ناشی از آن کدام است؟ این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی با بررسی تاریخی مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسی عوامل معرفتی تاثیرگذار در شکلگیری علوم انسانی دوره تجدد و آسیبهای آن است. محدود کردن علم به ساینتیسم، انسان به اومانیسم و عالم هستی به پدیده های طبیعی و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دلیل‌گرایی و عقل‌گرایی حداکثری، تفکیک شناختی بین پدیدار و شیء فی‌نفسه و نادیده انگاشتن حس‌ باطنی و معرفتهای فطری، عقل شهودی و وحی از جمله عوامل مهمی هستند که در شکلگیری علوم انسانی نوین غرب موثرند و سبب پیدایش بحرانهای معرفتی، ارزشی و روانی، فقر معنویت، رشد هیچ‌انگاری و ... در دنیای امروز گردیده است.
کلیدواژه معرفت ,غرب ,علوم انسانی ,تجدد ,معنویت ,ارزش ,فطرت
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, گروه معارف, ایران, حوزه علمیه قم, ایران
پست الکترونیکی yazhra822@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved