|
|
تاریخ فلسفه و الگوهای آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
امید مسعود
|
منبع
|
تاريخ فلسفه - 1396 - دوره : 8 - شماره : 3 - صفحه:7 -34
|
چکیده
|
آیا میتوان تاریخ فلسفه را از منظر الگوها نگریست؟ باعتقاد نوشتار حاضر با تامل در تاریخ فلسفه میتوان ردپای الگوهایی را برای فیلسوفی و فلسفهورزی آشکار ساخت. مراد از الگوی فیلسوفی بمعنای عام، قالبی تمثیلی است که فیلسوف بلحاظ آن و در چارچوب و در محاکات با آن، فلسفهورزی و فلسفه خود را شکل میدهد. از دیدگاه این نوشتار، مجموعه الگوهای تاریخ فلسفه را میتوان مورد طبقهبندی کلی قرار داد و سپس به توضیح اقسام هریک از آنها پرداخت. برحسب جریان تاریخ فلسفه و فعالیت فیلسوفان در آن، نخست میتوان الگوهای فیلسوفی را در سه دسته کلی الگوهای خنثی نگر، مثبت نگر و منفی نگر دستهبندی کرد. مدلهای آیینهیی (انعکاسی) و روایی (بازگویی) در دسته خنثی قرار میگیرند. اما الگوهای مثبتنگر، نخست در دو دسته مکانیکی و ارگانیکی قرار دارند که در آن مدل دایرهالمعارفی مربوط به دسته نخست است و اما مدلهای ریاضی درختی (دکارت)، ریاضی هندسی (اسپینوزا)، پازلی (هیوم)، معماری (کانت)، معماری دیالکتیکی (هگل)، معماری ارگانیکی کلگرایانه (شوپنهاور)، معماری پدیدارشناختی(هایدگر در وجود و زمان) و معماری منطقی (ویتگنشتاین متقدم) را میتوان در دسته دوم قرار داد. مدل درمانگر (ویتگنشتاین متاخر) و فلسفههای پست مدرن را میتوان در ذیل الگوهای منفینگر لحاظ کرد.
|
کلیدواژه
|
تاریخ فلسفه ,الگوها ,الگوهای کلاسیک ,الگوهای جدید
|
آدرس
|
دانشگاه تبریز, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
masoud-omid1345@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|