|
|
l’expérience de la négativité dans les œuvres durassiennes de « cycle indien »
|
|
|
|
|
نویسنده
|
hosseini ronak ,ziar mohammad
|
منبع
|
revue des études de la langue française - 2017 - دوره : 9 - شماره : 2 - صفحه:1 -8
|
چکیده
|
Nier un texte, disait un jour duras, c’est aussi élaborer ce texte». loin de respecter un texte immuable, marguerite duras tend à le nier et le détruire en même temps qu’à réécrire un autre texte. pour elle, le texte écrit n’est jamais achevé par rapport au désir d’écrire, puisqu’il y a toujours quelque chose qui lui manque et qui n’est pas accompli. or le texte est dans un état à michemin entre ce qui est écrit et ce qui va être (ré) écrit. en fait, les textes durassiens s’ouvrent sur une opération négative: le refus, le «nondire». en face de ses textes, nous nous trouvons d’abord dans un univers érigé par la «mise en vide». en s’appuyant sur les phénomènes de la négativité, l’écriture durassienne opère sur tous les axes de la construction des textes du cycle indien. cette opération de la négativité, comporte une façon d’écrire le texte, et notre lecture se fait et se perd dans cet abîme de la négativité cherchant à mettre en évidence la stratégie durassienne de «nier un texte» pour ensuite l’élaborer et s’approcher, parlà, d’un langage de «nondits.
|
کلیدواژه
|
texte ,destruction ,refus ,vide ,silence ,tao
|
آدرس
|
université azad islamique de téhéran-centre, ایران, université azad islamique de téhéran-centre, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تجربه ی نفی در آثار مربوط به چرخه ی هندی مارگریت دوراس
|
|
|
Authors
|
حسینی روناک ,زیار محمد
|
Abstract
|
مارگریت دوراس معتقد است که زبان انتزاعی و ساختگی ما برای گفتن از ناگفتنیها مناسب نیست. پس برای نوشتن از ناگفتنیها (ناگفتنی عشق، ناگفتنی مرگ و ناگفتنی جنگ) باید زبان تازهای آفرید. زبانی سرشار از سکوت، که از نفی زبان به وجود میآید. در واقع اصلیترین ویژگی نوشتار دوراس همین سکوت است: لکنتها و مکثها و تعلیقهایی که در آثار او (بویژه آثار ادبی و سینمایی «دوره ی هندی») خود را به رخ میکشند . شخصیتهای داستان های دوراس هرگاه میخواهند از مسایل مهم و حیاتی زندگیشان بگویند ، دم فرو میبندند تا در دام زبان انتزاعی و کلیشهای گرفتار نشوند. میتوان گفت که در نوشتار دوراس، همین سکوت و هیچِ میان کلمهها و تصاویر، خود به شکلی استثنایی از بیان تبدیل میشود. مارگریت دوراس جایی گفته است که نفی متن، همان پیش بردن متن است. برای او متن نوشته شده هرگز کامل نیست و همیشه جای چیزی در آن خالی ست و این خلا، تنها با باز نویسی متن و مشارکت فعال خواننده در کشف داستان، میتواند به سمت کامل شدن برود. بنابراین متن در حالتی بین آنچه نوشته شده وآنچه قرار است (باز)نوشته شود، قرار دارد. در واقع نوشتار دوراس بر پایهی نفی و نگفتن بنا شده است. دوراس نمیگوید تا بگوید، نفی میکند تا بسازد، خراب میکند تا از نو بنا کند. ما در این مقاله بر آنیم تا به واکاوی راهبرد و اهمیت نفی در آثار دوراس بپردازیم و نشان دهیم چگونه نوشتار دوراس با پر شدن از سکوت و هیچ، به زبان ناگفتنیها نزدیکتر میشود.
|
Keywords
|
Négativité، réécrire.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|