بازنمایی نقش‌های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی

هدف پژوهش حاضر، بررسی بازنمایی نقش‌های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی بود. جامعه پژوهش کلیه مطالعات و متون مرتبط با ابعاد نقش‌های جنسیتی در برندینگ فرهنگی بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش های جنسیتی و مطالعات زنان از منظرروان شناسی فرهنگی بود . روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای به صورت فیش برداری از منابع مکتوب و مطالعات مرتبط با روان شناسی درحوزه زنان و مطالعات فرهنگی استفاده شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که برندها باید از استفاده کلیشه‌های جنسیتی سنتی که زنان را به‌عنوان موجودات منفعل یا صرفاً نماد جذابیت به نمایش می‌گذارند، اجتناب کنند و به‌جای آن، تصویر زنان را به‌عنوان افرادی توانمند و مستقل با ویژگی‌های انسانی و فرهنگی بازنمایی نمایند. این بازنمایی به افزایش اعتبار برند و تقویت ارتباط با مصرف‌کنندگان کمک می‌کند. بر اساس آموزه‌های فرهنگی و دینی، به‌ویژه در جوامع اسلامی، زنان نه‌تنها در خانواده بلکه در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی نیز نقش مهمی دارند. بنابراین، برندسازی فرهنگی باید حساسیت‌های فرهنگی و دینی را در نظر گرفته و در بازنمایی زنان، به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های آنان توجه ویژه‌ای داشته باشد. برندهایی که به ارزش‌های انسانی و شمولیت و نقش جنسیتی توجه می‌کنند، می‌توانند جایگاه اجتماعی زنان را تقویت کرده و از ترویج کلیشه‌های منفی جلوگیری نمایند. این پژوهش به‌ ویژه بر لزوم طراحی استراتژی‌های بازاریابی همسو با ارزش‌های فرهنگی و دینی تاکید دارد چون به ایجاد هویت‌های اجتماعی مثبت و پایدار کمک می کند.

representation of gender roles in cultural branding with emphasis on women role from cultural psychology perspective

the current research was purposed to investigate the representation of gender roles in cultural branding with emphasis on women role from cultural psychology perspective. the research universal enfolded all studies and texts concerning therepresentation of gender roles in cultural branding. the sample encompassed texts related to women role from cultural psychology perspective. the research method was descriptive analytical. to collect data library procedure via notetaking on index cards from published references and studies on psychology andwomen purview and cultural researches was processed. the data was analyzedby implementing content analysis. the results indicated that brands should avoidusing traditional gender stereotypes that portray women as passive beings ormere symbols of attractiveness. instead, brands should depict women as capableand independent individuals with human and cultural characteristics. thisrepresentation not only helps enhance brand credibility and strengthen consumerconnections but can also promote gender inclusivity and equality in society.based on cultural and religious teachings, particularly in islamic societies,women hold important roles not only within the family but also in social andeconomic spheres. therefore, cultural branding must take cultural and religioussensitivities into account and pay special attention to highlighting the abilities andpotentials of women in its representations. the brands that value human dignity,inclusivity, and gender equality can strengthen the social position of women andprevent the promotion of negative stereotypes. this research emphasizes thenecessity of designing marketing strategies that align with cultural and religiousvalues, which can help create positive and sustainable social identities.