جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اعوانی شهین
|
منبع
|
پژوهش هاي اخلاقي - 1393 - دوره : 4 - شماره : 4 - صفحه:5 -24
|
چکیده
|
در این مقاله، پس از تبیین نوآوریهای دکارت در زمینه انسانشناسی، در وهله نخست ویژگیهای شک دکارتی، و تقدم اراده بر اندیشه، یعنی ارادی اندیشیدن، بررسی شده و اثبات میشود که در فلسفه دکارت، اثبات «ایده بداهت» و قضیه «میاندیشم»، مبتنی بر اراده است. «من» اراده میکنم که شک کنم، فکر کنم، پس هستم. به این ترتیب، اراده به نحو پیشینی در فلسفه او امری پذیرفتهشده است و این نکتهای است که بیشتر دکارتپژوهان به آن کمتر توجه کردهاند. در بخش دوم، بعد از تعیین حیطه شک، با طرح بحث اراده و جدایی عقل عملی از عقل نظری، تفکیک حکمت از فلسفه در دکارت بررسی میشود. مقاله در بخش سوم درصدد است زیربنای اخلاقیِ موجود اندیشنده، ارتباط آن با «من» طبیعی و کانون وجدانیات را، که نخستین سنگ بنای آن در قضیه بسیط و شکناپذیر «cogito, ergo sum» جلوهگر میشود، بیابد. در مرحله نهایی، به این نکته میپردازد که آیا دکارت میتواند از «اخلاقیات» به عنوان «بالاترین و کاملترین نظام اخلاقی، که مستلزم معرفت کامل به سایر علوم است و آخرین مرتبه حکمت»، فقط به «اخلاق موقت» بسنده کند؟ با تبیین این مطلب و پاسخ به این پرسش، جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت بررسی خواهد شد.
|
کلیدواژه
|
دکارت، اراده، شک، فلسفه، حکمت، اخلاق، اصالت انسان، موجود اندیشنده، عقل
|
آدرس
|
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, ایران
|
|
|
|
|
|
|