سویههای اخلاقی در مسئولیت مدنی دولتها متناسب با نقش آنها
|
|
|
|
|
نویسنده
|
آل محمد امیر ,گرجی ازندریانی علی اکبر
|
منبع
|
پژوهش هاي اخلاقي - 1401 - دوره : 12 - شماره : 4 - صفحه:39 -64
|
چکیده
|
نقش دولت در اجتماع سیاسی مهمترین بحث فلسفه سیاسی درباره دولت است. با این حال چه منشا دولت را قرارداد بدانیم و چه دولت را پدیدهای طبیعی تلقی کنیم، رسالتی که برای آن قایل میشویم تا حدی میتواند مستقل از بحث درباره منشا آن مطرح شود. نظریههای مرتبط با نقش دولت را در دو گروه عمده میتوان جای داد. گروه نخست که به مداخله محدود دولت در اجتماع نظر دارد این گروه مکتب لیبرالیسم و گرایشها و برداشتهای متفاوت آن را شامل میشود. در این گروه نقش دولت بنابر اصل، نقش منفی و بازدارنده است و مداخله دولت در حقوق شهروندان جنبه استثنایی دارد که باید براساس مفاهیم پایهای آزادی، عدالت و برابری توجیه شود.گروه دوم، ویژه نظریههای مبتنی بر مداخله دولت در اجتماع و ایفای نقش رفاهی دولت است. در این نظریه ها نقطه ی آغازین بحث، اجتماع است و فرد تابع اجتماع تلقی میشود. هرچند که در این گروه نیز برای آزادی حرمت بسیار قایل هستند. با این حال تامین آزادی را جز در سایه عدالت(بویژه عدالت توزیعی) و برابری میسر نمیدانند. شاخص ترین نماینده این گروه مکتب سوسیالیسم است که در نظامهای سیاسی اروپای امروز رواج بسیاری دارد. این نقش های دولت ها از منظر اخلاقی به نحو قابل توجهی بر سرنوشت افراد جامعه و فعالان اقتصادی موثر بوده و بعضا موجب خسارت های فراوانی به ایشان شده است. بر این اساس لازم است تا ضمن بررسی ماهیت سیاست های این دو گروه از حیث قرارگیری در دسته اعمال حاکمیتی یا تصدی، از منظر اخلاقی نیز، به بررسی امکان جبران خسارات ناشی از آن و مبنای این جبران خسارت پرداخته شود.
|
کلیدواژه
|
مسئولیت، مسئولیت دولت، نقش دولت، مسئولیت مدنی، مسئولیت اخلاقی
|
آدرس
|
دانشگاه عدالت, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, گروه حقوق عمومی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
a_gorji@sbu.ac.it
|
|
|
|
|