|
|
تاثیر سطوح مختلف قلیائیت آب بر شاخص های رشد و تولیدمثل آرتمیا فرانسیسکانا (artemia franciscana) در سیستم کشت بیوفلاک
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ناصری زاده مجید ,اسماعیلی فریدونی ابوالقاسم ,آق ناصر ,هرسیج محمد
|
منبع
|
محيط زيست جانوري - 1399 - دوره : 12 - شماره : 2 - صفحه:355 -362
|
چکیده
|
تاثیر سطوح مختلف قلیائیت آب بر شاخص های رشد و تولیدمثل آرتمیا فرانسیسکانا (artemia franciscana) در سیستم کشت بیوفلاک (biofloc) بررسی شد. ابتدا سطوح مختلف قلیائیت آب (75، 150، 225 و 300 میلی گرم بر لیتر کربنات کلسیم) در محیط پرورشی مبتنی بر بیوفلاک تامین و سپس بهترین سطح قلیائیت (میزان مواد مغذی و حجم تولید بیوفلاک) روی میزان رشد و تولیدمثل آرتمیا در دو تیمار گروه شاهد (آرتمیای پرورش یافته با آب سبز حاوی dunaliella salina) و گروه تغذیه شده با بیوفلاک مقایسه شد. حجم تولید بیوفلاک در قلیائیت 150 میلی گرم بر لیتر به طور معنی داری بیش تر از سایر تیمارها بود (p<0/05). میزان پروتئین توده بیوفلاکی در قلیائیت 150 میلی گرم بر لیتر بالاتر و به طور معنی داری بیش تر از 75 میلی گرم بر لیتر بود (p<0/05). میزان آمونیاک کل، نیتریت، نیترات، bod و tss در تیمار حاوی بیوفلاک مقادیر بالاتری را نسبت به تیمار جلبکی نشان داد. با افزایش میزان قلیائیت، پارامترهای سختی کل، نیتروژن کل، نیتریت و نیترات به طور معنی داری در تیمار بیوفلاکی افزایش یافتند (p<0/05). نسبت اسیدهای چرب امگا 3 به امگا 6 و نسبت ایکوزاپنتانوییک به دیکوزاهگزانوییک اسید در تیمار جلبکی به طور معنی داری بالاتر از تیمار بیوفلاکی بود (p<0/05). بر این اساس، قلیائیت 150 میلی گرم بر لیتر به عنوان بهترین سطح قلیائیت جهت تولید بیوفلاک پیشنهاد گردید. مقایسه میزان رشد و شاخص های تولیدمثلی آرتمیا در انتهای دوره پرورش در آرتمیاهای تغذیه شده با گروه شاهد و بیوفلاک نشان داد که علی رغم عدم وجود اختلافات معنی دار، آرتمیاهای تغذیه شده با جلبک، از رشد و شاخص های تولیدمثلی نسبتاً بهتری از نظر تعداد کل موالید و دفعات تخم ریزی برخوردار بودند، (طول کل: 9/52، دفعات تخم ریزی: 4 و تعداد کل موالید 182/8 در تیمار جلبک در مقابل طول کل 9/42، دفعات تخم ریزی: 3/6 و تعداد کل موالید: 130/6 در تیمار بیوفلاک) درحالی که میزان بازماندگی، مدت زمان لازم برای رسیدگی جنسی و نسبت تولید سیست به ناپلیوس در گروه تغذیه شده با بیوفلاک بالاتر بود (بازماندگی 80/2، مدت زمان رسیدگی جنسی (روز): 18/8 و نسبت تولید سیست به ناپلی: 66/6 در تیمار بیوفلاک در مقابل بازماندگی: 78/4، مدت زمان رسیدگی جنسی (روز): 18/2 و نسبت تولید سیست به ناپلی در تیمار جلبک 56/4). براساس نتایج، تغذیه آرتمیا با غذای بیوفلاکی به جای جلبک در مقیاس کوچک تر برای رشد و تولید انبوه آرتمیا امکان پذیر می باشد.
|
کلیدواژه
|
آرتمیا فرانسیسکانا، بیوفلاک، شاخص های رشد، تولیدمثل
|
آدرس
|
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران, دانشگاه ارومیه, پژوهشکده آرتمیا و آبزی پروری, ایران, دانشگاه گنبدکاووس, دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی, گروه شیلات, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The effect of different levels of water alkalinity on growth and reproductive parameters of Artemia franciscana in the biofloc based culturing system
|
|
|
Authors
|
Naserizadeh Majid ,Esmaeili Fereidouni Abolghasem ,Agh Naser ,Harsij Mohammad
|
Abstract
|
The effect of different levels of water alkalinity on growth and reproductive indices of Artemia franciscana was investigated in biofloc culturing system. First, different levels of alkalinity (75, 150, 225, and 300 mg/l calcium carbonate) were provided in bioflocbased conditions; and then the best alkalinity level (in terms of nutrients contents and biofloc production volume) was investigated on the growth and reproductive indices of Artemia in two treatments containing the control group (Artemia grown in green water mainly containing Dunaliella salina) and biofloc group. Biofloc production volume was significantly higher in 150 mg/l compared to other treatments (p<0.05). Also, the protein content of biofloc mass was higher in 150 mg/l, and was significantly higher than 75 mg/l (p<0.05). Total ammonia, nitrite, nitrate, BOD, and TSS in biofloc treatment showed higher values than algal treatment. By increasing the water alkalinity, total hardness, total nitrogen, nitrite, and nitrate increased significantly in biofloc group (p<0.05). The ratio of omega3 to omega6 fatty acids, and also the eicosapentaenoic to dicosahexanoic acid ratio in algal treatment were significantly higher than that of biofloc group (p<0.05). Accordingly, the alkalinity of 150 mg/l was proposed as the best alkali level for biofloc production. Considering the quantitative and qualitative characteristics, 150 mg/l alkalinity was recommended as the best level of alkalinity for biofloc production. At the end of the culture period, the comparison of growth rate and reproductive indices of Artemia in two groups showed that, despite no significant differences between groups, Artemia fed on algae indicated relatively better reproductive indices with respect to spawning frequency and total number of births (total length: 52.9, spawning frequency: 4, total number of births: 182.82 in algal treatment versus total length of 42.9, spawning frequency: 3.6 and total number of births: 130.66 in biofloc treatment). The survival rate, the time required for sexual maturation, and the ratio of cyst per nauplii production were higher in the biofolc group (survival rate: 80.2, the duration of sexual maturation (day): 18.8 and the ratio of cyst to nauplii production: 66.6% in biofloc treatment versus survival: 78.4, the duration of sexual maturation (day): 18.2 and the ratio of cyst to nauplii production: 56.4 in algal treatment). Based on the results, feeding Artemia with biofloc feed instead of algae is possible for the growth and mass production of Artemia on smallscale culture systems.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|