|
|
بررسی تطبیقی مضامین هستی شناسانه عبدالله البَرَدونی و جلال الدین مولوی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
امین مقدسی ابوالحسن ,محمدی اویس
|
منبع
|
ادب عربي - 1393 - دوره : 6 - شماره : 2 - صفحه:223 -242
|
چکیده
|
عبدالله البردونی و جلال الدین مولوی، مضامین هستی شناسانه مشترکی در اشعارشان دارند؛ از جمله این مضامین، آزادی، حیرت، غربت و مرگ است. در سه مفهوم آزادی، حیرت و مرگ، شباهت های فراوانی میان دو شاعر دیده می شود و دو شاعر با یک رویکرد عرفانی محض این مفاهیم را مطرح کرده اند، مفهوم غربت در شعر مولوی بار عرفانی دارد و در شعر بردونی گاه عرفانی است و گاه با رویکردی اگزیستانسیالیستی مطرح می شود. آزادی در شعر دو شاعر به معنای آزادی از دنیای خاکی است و در این میان دنیا به خاک، گِل و زندان تشبیه می شود. در خصوص مضمون حیرت نیز باید گفت که در شعر این دو شاعر، بار عرفانی دارد و دو شاعر در آن به مسایلی می پردازند که انسان از کجا آمده و به کجا می رود و هردویشان پیوسته حیران و سرگردانند و تنها صدا و پژواک و جرسی را می شنوند که آنان را به سوی خود فرا می خواند. دیگر مضمون مشترک میان این دو، غربت است که در شعر بردونی با دو رویکرد اگزیستانسیالیستی و عرفانی مطرح می شود، اما در شعر مولوی تنها رویکرد عرفانی دارد؛ دو شاعر در دنیا احساس غربت می کنند و سودای سفر و رحیل به دنیایی موسوم به لامکان را مطرح می کنند. مرگ نیز دیگر مضمونی است که در شعر دو شاعر برگرفته از اندیشه زهد و عرفان اسلامی است.
|
کلیدواژه
|
عبدالله البردونی ,جلال الدین مولوی ,آزادی ,حیرت ,غربت ,مرگ
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشیار دانشگاه تهران, ایران, تهران, دانش آموخته دکتری در رشته زبان و ادبیات عربی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ovaismohammadi55@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|