راوی و کانونی شدن در رمان «ما تَبَقَّی لکم» اثر غسان کنفانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
صاعدی احمدرضا
|
منبع
|
ادب عربي - 1393 - دوره : 6 - شماره : 2 - صفحه:179 -200
|
چکیده
|
رمان «ما تبقی لکم» اثر غسان کنفانی، شاعر و داستان نویس معاصر فلسطینی، بر اثر کاربست تکنیکهای جدیدِ داستان نویسی، در زمره نخستین رمانهای مدرنی به شمار میرود که توانسته است در روند نوآوری و شکوفاییِ ادبیات داستانی عربی سهم بسزایی داشته باشد؛ از آن جا که این رمان در زمره ادبیات داستانی جریان سیلان ذهن قرار میگیرد، گسستگی زمان حاکم بر این نوعِ داستانی موجب شده است که روایت داستان در صحنه های مختلف توسط راویان متعدد و از زاویه های گوناگون روایت شود، بنابراین؛ انتظار میرود که فرم و شکل غالب سنتی زاویه دید و راوی در این رمان برخلاف داستانهای کلاسیک، پیوسته در نوسان و تغییر باشد؛ به همین علت در این مقاله سعی شده است تا از میان عناصر داستان، راوی و کانونی سازی، بر اساس برخی از دیدگاه های منتقدان ساختارگرا مانند ژرار ژنیت و تودوروف، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
|
کلیدواژه
|
غسان کنفانی ,ماتبقّی لکم ,جریان سیلان ذهن ,راوی ,درجه کانونی سازی
|
آدرس
|
اصفهان, استادیار دانشگاه اصفهان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ahmadreza_saedi@yahoo.com
|
|
|
|
|