|
|
کاربست عناصر انسجام متن بر اساس نظریه هالیدی و حسن در غزلی از حافظ و ترجمه روسی آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اسکندری مهنوش ,سعیدی علی
|
منبع
|
پژوهش ادبيات معاصر جهان - 1403 - دوره : 29 - شماره : 1 - صفحه:241 -261
|
چکیده
|
برخی از نظریههای زبانشناسی در دهههای اخیر برای تحلیل متن و به منظور نشان دادن انسجام آثار ادبی مورد استفاده قرار میگیرند که نظریه انسجام متنی هالیدی و حسن (1976) نیز یکی از آنهاست. بر اساس این نظریه، یکی از ویژگیهای اصلی متن، «انسجام» است. میزان این انسجام با بررسی کاربست عناصر انسجامی در سه رده واژگانی، دستوری و پیوندی سنجیده میشود. در این پژوهش که با روش کتابخانهای و تحلیل آماری دادهها صورت پذیرفته است، حافظ و ترجمه آن به قلم » ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر « به بررسی و استخراج عناصر انسجام متن درغزلکنستانتین لیپسکروف، به منظور مقایسه ی علمی میزان انسجام غزل اصلی و متن ترجمه ی آن پرداختیم. با این تحلیل علمی، مشخص گردید که کاربرد عناصر انسجامی دستوری در غزل حافظ بیشتر از کاربرد این عناصر در ترجمه این غزل است و به همین دلیل اصل غزل منسجم تر و پیوسته تر از ترجمه ی آن به نظر میرسد. میزان کاربرد عوامل انسجام پیوندی در غزل مورد بررسی و ترجمه ی آن برابر است. می توان گفت گرچه فراوانی عناصر انسجامی در ترجمه ی غزل حافظ کمتر از فراوانی آنها در غزل مورد بررسی است ولیکن از مقایسه ی میزان کاربست عناصر انسجامی در غزل موردبررسی و ترجمه ی آن می توان نتیجه گرفت که مترجم از منظر انسجام، ترجمه ی این غزل حافظ به زبان روسی را به شکل مناسبی انجام داده است.
|
کلیدواژه
|
نظریه انسجام متنی هالیدی و حسن، غزل حافظ، ترجمه، لیپسکاروف، انسجام واژگانی، انسجام دستوری، انسجام پیوندی
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی (ره), دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی, گروه زبان روسی, ایران, دانشگاه تهران, دانشکده زبانها و ادبیات خارجی, گروه زبان روسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
a.saeidi64@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
an analysis of textual coherence in hafez’s ghazal and its russian translation based on halliday and hasan’s theory
|
|
|
Authors
|
eskandari mahnush ,saeidi ali
|
Abstract
|
some linguistic theories have been used in recent decades to analyze the text and to show the coherence of literary works, and the textual coherence theory of halliday and hassan (1976) is one of them. according to this theory, one of the main characteristics of the text is &coherence&. the degree of this coherence is measured by examining the use of coherence elements in three categories: lexical, grammatical and conjunctive. in this article, we examined and extracted elements of coherence in the text of ghazli by hafez and its translation by konstantin lipskarov. with this analysis, it was found that the percentage of lexical grammatical coherence in hafez’s sonnet is higher than its translation, but the amount of syntactic coherence in the original sonnet and translation is equal to each other. finally, with the obtained results, it can be said that the consistency of the russian translation of this sonnet is acceptable compared to its original.
|
Keywords
|
ghazal ,hafez ,konstantin lipskarov ,m. a. k. halliday ,ruqaiya hasan ,theory of textual coherence ,translation
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|