بررسی جانشینی فرزندانِ فرزندان بهجای والدین در ارث
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رحیمی مرتضی
|
منبع
|
مطالعات حقوق تطبيقي معاصر - 1396 - دوره : 8 - شماره : 14 - صفحه:31 -60
|
چکیده
|
اختلاف در معنای واژۀ «ولد» دیدگاههای مختلفی پیرامون ارث فرزندانِ فرزندان را موجب شده است، زیرا از دیدگاه برخی از فقها واژۀ «ولد» افزون بر فرزند صلبی به نحو حقیقت فرزندِ فرزند را نیز دربر میگیرد. برخی دیگر نیز آن را مجازاً شامل فرزندانِ فرزندان میدانند و در مواردی مانند وقف بر فرزندان، خلع زن در مقابل حضانت یکی از فرزندانش نیز این اختلاف وجود دارد. از همین رو، شیخ صدوق برخلاف مشهور، ارث بردن نوادگان میت را به وجود نداشتن والدین میت منوط کرده است. همچنین برخلاف دیدگاه مشهور، سید مرتضی بر این باور است که دخترِ پسر میت بهاندازۀ دخترِ میت و پسرِ دخترِ میت بهاندازۀ پسر میت ارث میبرند. دربارۀ میزان ارث فرزندانِ دختر در صورت اجتماعشان با فرزندانِ پسر نیز به همین دلیل اختلاف است. واژۀ «ولد» در کتب لغت و آیات و روایات بسیاری به صورت حقیقت در معنای فرزندانِ فرزندان بهکار رفته و در لغت به صورت «کسی که از فرد دیگری نشئت یافته» تعریف شده است. این تعریف، فرزندانِ فرزندان را نیز شامل شده است و عرف و شرع نیز آن را تایید کردهاند. همچنین حقوقدانان با عبارت «کسی که بهواسطه یا بیواسطه از دیگری بهوجود آمده باشد» در تعریف واژۀ «ولد»، کاربرد آن را در معنای فرزندزاده تایید کرده و همانند دیدگاه مشهور فقها، زنده بودن والدین میت را موجب محرومیت فرزندزادگان از ارث ندانستهاند. در عین حال با توجه به روایات، فرزندانِ دختر و فرزندانِ پسرِ میت سهم متفاوتی دارند.
|
کلیدواژه
|
ارث، فرزند صلبی، فرزندِ فرزند، والدین
|
آدرس
|
دانشگاه شیراز, دانشکده الهیات و معارف اسلامی, بخش علوم قرآن و فقه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mrahimi@shirazu.ac.ir
|
|
|
|
|