موانع‌ استفاده‌پذیری اطلاعات هواشناسی ‌کشاورزی: مورد‌ پژوهی برنج‌کاران استان‌‌های شمالی کشور

موانع استفاده پذیری از اطلاعات هواشناسی کشاورزی به معنای محدودیت هایی است که به هر دلیلی با به کارگیری آن، اطلاعات  هواشناسی کشاورزی برای برنجکاران قابل استفاده نخواهد بود. هدف پژوهش شناسایی موانع استفاده پذیری اطلاعات هواشناسی کشاورزی است که با تمرکز بر رفتار و نیاز اطلاعاتی برنج کاران در سه مرحله کاشت، داشت و برداشت انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و بارویکرد آمیخته به ترتیب در دو بخش کیفی و کمی اجرا شد. در بخش اول تحلیل کیفی داده‌ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر از برنج کاران نمونه در استان‌های شمالی کشورگردآوریشدهاست.نمونه گیریبهروشهدفمندانجامگرفتوتااشباعاطلاعاتادامهیافت. کدگذاری طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد و نظریه زمینه ای مبنای این پژوهش بود تحلیل نتایح کیفی نشان داد که پنج مقوله شامل عدم کاربردی بودن خدمات، ناآگاهی از خدمات هواشناسی کشاورزی، ضعف باورپذیری به اطلاعات هواشناسی و عدم دسترسی متناسب اطلاعات و کاربرمحوری فوریکا از مهم ترین موانع استفاده پذیری خدمات هواشناسی کشاورزی در بین برنج کاران است.دربخش دوم با روش کمی و با یک پرسشنامه محقق ساخته،مدل کیفی طراحی شده بخش اول،مورد ارزیابی قرارگرفت.ابزار تحقیق دربخش کمی، پرسشنامه حاصل از مقوله‌های کیفی است. نتایج تحلیل کمی نشان داد بی اطلاعی از سامانه تهک ، قطع سامانه تهک و ناآگاهی کشاورزان از خدمات مروجین و عدم دسترسی به خدمات نقطه ای هواشناسی کشاورزی نشان دهنده این مطلب است اطلاعات هواشناسی کشاورزی  زمانی از نظر برنجکاران ارزشمند و قابل استفاده خواهد بود که خدمات به شکل نقطه ای اشاعه یابد که برنج کاران حداکثر سود را از کاربرد محتوای اطلاعات، به دست آورند. اصالت موضوع مورد مطالعه و استفاده از رویکرد آمیخته بیانگر اصالت و ارزش این پژوهش است و شناسایی موانع استفاده پذیری، کمک شایانی به سیاست گذاری و تدوین خط مشی های واقع بینانه می کند.

Investigating the barriers to the use of agro-meteorological information: a case study; rice farmers in the Northern provinces

The purpose of this study is to investigate the barriers to the use of agricultural meteorological information. This has been done by focusing on the information behavior and information needs of rice farmers in three phases of planting, holding and harvesting.This study is conducted with a mixed approach in both  qualitative and quantitative parts, respectively. In the first part, the qualitative content of the data has been analyzed  by indepth interviewing with 20 sample rice farmers in the northern provinces of Iran. Sampling is performed purposefully until the saturation of information, and the qualitative data is interpreted by grounded theory analysis. In the second part, the qualitative model designed in the first part is evaluated with a quantitative method and a researchermade questionnaire. In the quantitative part, the research tool is a questionnaire derived from qualitative categories. Sequential exploratory plan including data collection and analysis by qualitative research method in the first stage and then using its results to collect and analyze the quantitative data, which is finally an interpretation and time collection by collecting information. he results of the analysis showed that according to therice growers’ ideas on average unawareness about the services of the agricultural meteorological system in the country is the main barrier and the lack of desire to the training classes on agricultural meteorological services is the lowest barriers. The main nonuse of agricultural meteorological services was identified in the rice planting phase. On average, based on the rice holding phase, unawareness about the services of the agricultural meteorological system in the country was identified as the most important barrier and tedious agricultural work was known as the lowest main obstacle in not using the agricultural meteorological services. In the rice harvesting phase, the weak insurance and political support  in the country and the ignorance of the promoters of agricultural jihad are the most important barrier and the lack of desire to training classes of agricultural meteorological services is the less main obstacle for not using agricultural meteorological services.