>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی تطبیقی اندیشه‌های بنیادین پدیدارشناسی (با رویکرد هوسرلی) با مضامینی چند در شعر سپهری  
   
نویسنده بابک معین مرتضی
منبع مطالعات تطبيقي هنر - 1390 - دوره : 1 - شماره : 1 - صفحه:17 -28
چکیده    سهراب سپهری از جمله شاعران ایرانی است که در شعر خود مضامینی را خلق کرده است که می‌توان آن‌ها را از جهاتی با اصول و قواعد اصلی پدیدارشناسی تطابق داد. آنچه در اشعار این شاعر از درونمایه‌های اصلی به حساب می‌آید، یکی شدن و آمیختگی سوژه درک کننده و ابژه درک‌شده است، درونمایه‌ای که از جهات گوناگون و در نفی دکارت‌گرایی، با اصلی در پدیدارشناسی تطابق داده می‌شود که سوبژکتیویته (ذهنیت) را از ابژکتیویته (عینیت) جدا نمی‌داند، و «نگاه» به عنوان یک فعلِ ارتباطی، وحدت و آمیختگی سوژه‌‌ای را که نگاه می‌کند با ابژه‌ای که به آن نگاه می‌شود را تحقق می‌بخشد، و می‌دانیم که «نگاه» از جمله مضامینی است که به‌شدت مورد نظر مرلوپونتی بوده است.هدف اصلی در این مقاله این است که با تکیه بر چهار دیوانِ آخرِ شاعر ویژگی‌های نگاه و بینش او که قابل مقایسه با برخی اصول اندیشه پدیدارشناسی است، مطرح شود. برای عملی شدن این هدف غایی، ابتدا مفاهیم و مبانی اصلی پدیدارشناسی و به خصوص مفاهیمی مطرح می‌شوند که در راستای هدف این مقاله باشند، هرچند در این مجال کوتاه پرداختن به جزییات این مفاهیم میسر نیست. سپس به تفصیل به یکی از درونمایه‌های اساسی شعر سپهری، که از مفاهیم اصلی پدیدارشناسی نیز هست یعنی پرسشانه نگاه و مسیله ثقل حضور اشیای می‌پردازیم. در ارتباط با همین درونمایه‌ها به مسیله بازگشت به ریشه‌ها و ازسرگیری زمان کودکی انسان می‌پردازیم، یعنی زمانی که انسان بدون هیچ پیش‌فرضی و به شکلی پیشاتاملی جهان را به‌شکلی شهودی درک و با آن ارتباط برقرار کرد. نگاه شهودی سپهری به جهان که در نفی همه پیش‌فرض‌ها شکل می‌گیرد و او را در ارتباطی ناب و بدیع با جهان قرار می‌دهد. با نگاه بدون پیش‌فرض به ابژه‌ها و چیزها تطابق داده می‌شود. در پدیدارشناسی، نتیجه این ارتباط مبتنی بر نگاه شهودی به جهان، نگاهی عاری از هرگونه پیش‌فرض علمی و فلسفی است که مسیله اساسی «حیرت» را مطرح می‌کند، مسیله‌ای که در شعر سپهری از جمله درونمایه‌های بنیادی به شمار می‌رود و با بحث «حیرت» در پدیدارشناسی تطابق پیدا می‌کند. در نهایت، با تکیه بر مباحث مطرح‌شده پس از پرداختن به مسیله خواست و تمایل پروسواس شاعر برای ماندن در لحظه و کسب تجارب هستی در حال و مقایسه این خواست مبنی بر فراتر نرفتن از چهارچوب لحظه با تعلق پدیدارشناسی به معنای رخدادی دفعی و آنی که در «حال» شکل می‌گیرد، به توجیه نفیِ زبان می‌پردازیم که مانعی جهت ارتباط شهودی و بی‌واسطه شاعر با جهان است.
کلیدواژه سپهری ,پدیدارشناسی ,نگاه ,حضور چیزها ,حیرت ,زبان ,برگشت به خود چیزها
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved