|
|
بررسی پدیدۀ غزا (جهاد) در مرزهای شمالی قفقاز از خلافت اموی تا جنگ ملازگرد (40ق463-ق/660-1071م)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شمس اسماعیل
|
منبع
|
تاريخ نامه ايران بعد از اسلام - 1400 - دوره : 12 - شماره : 28 - صفحه:157 -187
|
چکیده
|
غزا مفهومی مرکزی در گفتمان دولت اسلامی از دوره پیامبر اسلام (ص) بود. اصطلاح غزا ریشه در غزوه یا جنگهای مسلمانان با کفار داشت که پیامبر اسلام خود عهدهدار فرماندهی آنها بود. پس از درگذشت پیامبر اسلام مورخانی مانند واقدی، مغازی (جمع غزا/ غزوه) را برای جنگهای پیامبر اسلام و فتوح (جمع فتح) را برای جنگهای پس از پیامبر و تصرف سرزمینهای دو امپراتوری روم و ایران به کار میبردند. کتابهایی مانند فتوحالبلدان بلاذری و فتوح ابناعثم و مجموعه فتوح جزیره و... از واقدی نمونههای چنین برداشتی از فتوح هستند؛ اما از دوران اموی و بهویژه در دوران عباسی بهتدریج واژه غزا بهجای اصطلاح غزوه، جهاد و فتوح نشست و به کلیدیترین واژه و مفهوم مسلط ادبیات دینی در جنگ با غیرمسلمانان تبدیل شد. در این دوران، غزا به هرگونه جنگی میان مسلمانان در دارالکفر (سرزمینهای غیراسلامی) با کفار (غیرمسلمانان) اطلاق گردید. گاه آنان را مطوعه هم مینامیدند که منظور همان غازیان داوطلب است. حوزههای جغرافیایی غزا در شرق با ترکان و چینیها، در غرب با رومیان و در شمال با روسها، گرجیان، ارامنه و خزرها (ترکان) بود. غزا در ظاهر برای گسترش اسلام بود، اما وسیلهای برای کسب غنایم و توسعه ارضی و گرفتن کنیز و برده نیز بود و سبب تقویت مشروعیت حاکمان نزد مردم میشد. در این مقاله به بررسی غزای فرمانروایان مسلمان با غیرمسلمانان در مرزهای شمالی قفقاز از دوران خلفای اموی تا جنگ ملازگرد (40-463ق/660-1071م) پرداخته میشود. مسئله اصلی پژوهش نشان دادن این موضوع مهم است که غزای قفقاز تنها در جغرافیای دو دولت ساسانی و روم شرقی به پیروزی منجر شد و در جاهایی مانند روسیه هیچ موفقیتی به همراه نداشت. در این دوره چهارقرنه فرمانروایان مسلمان با گروههای قومی مختلفی مانند ارمنی، گرجی، خزر، آلان، لزگی، روس و... در قفقاز جنگیدند؛ اما نکتۀ مهم آن است که تنها در مناطقی پیروز شدند که جزو قلمرو ساسانیان و بیزانس یا وابسته به آنان بود. مسلمانان اعم از اعراب، سغدیان، دیلمیان، کردها و ترکان که در چارچوب سه نظام خلافت عربی، دولتهای محلی و سلطنت سلجوقی در طول 4 قرن به ترتیب در قفقاز صاحب دولت و قدرت شدتد، هیچوقت نتوانستند خارج از مرزهای ایران ساسانی و روم شرقی در ماوراء قفقاز موفقیت پایداری به دست بیاورند. آنان با وجود آنکه تا قرن پنجم توانسته بودند در دیگر ثغور دارالاسلام مانند چین، هند، آناتولی، اندلس، افریقا و... از محدودۀ فتوحات دورۀ خلفای راشدین فراتر بروند، در جبهه قفقاز شمالی (ماوراء قفقاز) و در مواجهه با روسها و دیگر قبایل شمال قفقاز متوقف شدند و در همان محدودۀ اولیه باقی ماندند و پیشرفت چندانی به دست نیاوردند.. هرچند پژوهشهای زیادی درباره فتوحات اسلامی در قفقاز صورت گرفته است، اما تاکنون هیچکدام از آنها به این موضوع توجهی نکرده و برایشان مسئله هم نبوده است. تقسیم کردن غزا در قفقاز به سه دورۀ زمانی مشخص با ویژگیهای متفاوت و نشان دادن محدود ماندن جهاد و پیروزی مسلمانان در چارچوب مرزهای دولت ساسانی و روم در قفقاز و عدم تصرف سرزمینهای ماوراء قفقاز از جمله قلمرو روسها و حتی قرار گرفتن در موقعیت تدافعی موضوعی است که این مقاله در صدد بررسی و علتیابی آن است. ازآنجاکه هدف اصلی این مقاله، نشان دادن انطباق جغرافیای فتوحات اسلامی در قفقاز بر مرزهای شمالی ساسانیان در این منطقه است، طبیعتاً ماهیت بحث، توصیفی است؛ اما با وجود این تلاش شده است در حد امکان تفاوتهای غزا در هر دوره تاریخی مشخص و علت اصلی عدم پیشروی مسلمانان به ماوراء قفقاز روشن شود.
|
کلیدواژه
|
قفقاز، ماوراء قفقاز، غزا، ثغور (مرزها)، مسلمانان، غیرمسلمانان، خلافت، روسها
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
esmailshams@atu.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
An Investigation into the Phenomenon of Ghaza inNorth Caucasian Borders from the Umayyad Caliphate to the Battle of Malazgird (40463/6601071)
|
|
|
Authors
|
Shams Esmail
|
Abstract
|
In discourses concerned with the Islamic state, ghaza was a central concept from the time of the Prophet of Islam. The term ghazahas its root in ghazwa, or Muslim wars led by the Prophet himself against infidels. After the death of the Prophet of Islam, historians such as alWaqidi used alMaghazi (the plural of ghaza/ghazwa) for the prophet’s battles, and alFutuh (the plural of fath) for the battles after him as well as the conquests of both the Roman and Persian Empires. However, from the Umayyad period, in particular, in the Abbasid age, the term ghaza gradually began to replace ghazwa, jahad and futuh and became the most important term and a popular notion of the religious literature in the war with nonMuslims. The geographical areas of the ghaza in the east were against the Turks and the Chinese; in the west the Romans and in the north against the Russians, Georgians, Armenians and the Khazars (Turks). Although ghaza was apparently intended to spread Islam, it was also a means of seizing the war booty, territorial expansion, enslavement and also contributed to bolstering the ligitamacy of rulers among the community. By using a descriptiveanalytical method, this article deals with the holy war of Muslim rulers with nonMuslims in the Caucasian borders (the Russians, Georgians, Armenians, and Khazars/Turks) from the Umayyad period to the Battle of Malazgird. In these four centuries, Muslim rulers frequently fought the four tribal groups and the Romans who supported them, however, a significant point that distinguished their wars (ghazas) from those on the other fronts, was that they could extend the scope of their conquests of the periods of the Caliphate Rashidun to northern Caucasia. In this region, they had mainly taken up a defensive position and in most cases with the help of volunteer ghazis were repelling the attacks of these four groups.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|