>
Fa   |   Ar   |   En
   کنشگری مورخ در گزارش وقایع تاریخی؛ بررسی مقایسه‌‌ای روایت سقیفه در تاریخ طبری و تاریخ بلعمی  
   
نویسنده رفعتی پناه مهرآبادی مهدی
منبع تاريخ نگري و تاريخ نگاري - 1399 - دوره : 30 - شماره : 25 - صفحه:123 -146
چکیده    دانش روایت‌‌شناسی، امکانی است برای پژوهشگران تاریخ در بررسی و نقد روایت‌‌های مختلف تاریخی و درک آنها. این دانش با بررسی عناصری چون زمان در قالب نظم، تداوم (دیرش) و بسامد و نیز بررسی شخصیت و شخصیت‌‌پردازی، زاویۀ دید و کانونی‌‌شدگی، سطوح معنایی و... در فهم روایت به محقق کمک شایانی می‌‌کند. پژوهش حاضر با بررسی مقایسه‌‌ای روایت سقیفه در تاریخ طبری و تاریخ‌نامۀ طبری(بلعمی) با استفاده از روش نقد روایت‌‌شناسانه از جهتِ تداوم یا دیرش زمانی و بسامد، به بررسی تفاوت این روایت‌‌ها از یک واقعه می‌‌پردازد و نشان می‌‌دهد که طبری با استفاده از بسامد مکرر و ارائۀ شش روایت از سقیفه امکان بازنمایی ابوبکر و عمر را به عنوان کانون روایت فراهم کرده است و در همین حال برخی از صداهای حاضر در سقیفه را نیز حذف می‌‌کند. بر خلاف تاریخ طبری، تاریخ بلعمی با افزودن بر تداوم زمانی روایت، امکان گنجاندن شخصیت‌‌های بیشتری در روایت سقیفه را مهیا کرده است و بدین‌ترتیب ضمن افزودن به صداهای موجود در روایت، مطالبی را در روایت سقیفه وارد می‌‌کند که در روایت طبری وجود ندارد و اصولاً جزء صداهای خاموش به شمار می‌‌رود. بلعمی با این کار ضمن به چالش‌کشیدن روایت دو قطبی طبری، صدای طرفداران علی(ع) و عباس عموی پیامبر را در روایت سقیفه وارد می‌‌کند. به‌این‌ترتیب روایت‌‌های بلعمی و طبری از سقیفه را می‌‌توان روایت‌‌هایی مستقل از هم به حساب آورد، روایت‌‌هایی که نشان می‌‌دهند مورخان در مقام کنشگران تاریخ عمل می‌‌کنند.
کلیدواژه روایت‌‌شناسی، زمان در روایت، تداوم زمانی، سقیفه، تاریخ طبری، تاریخ بلعمی
آدرس پژوهشکدۀ تحقیق و توسعۀ علوم انسانی (سمت), ایران
پست الکترونیکی mahdirafati62@gmail.com
 
   Historians as Actors in the Report of Historical Events;A Comparative Study of Saqῑfe Narrative in History of Tabarῑ and History of Bal‘amῑ  
   
Authors
Abstract    Narratology enables historians to study and critique different historical narratives and understand them. This knowledge helps researchers understand narratives by examining elements such as Time (in the form of order, duration, and frequency), Character and Characterization, Angle of vision and Focalization, Semantic levels, and so on. This article uses narrative critique to show the difference between Saqīfe Narrative in terms of time duration and frequency in History of Tabarī and History of Bal’amī. It shows that Tabarī, using repetitive frequency and presenting six narratives of Saqīfe, provides the possibility of representing Abūbakr and ’Umar as the center of the narrative, and while doing this, ignores some of the voices in Saqīfe. Quite contrary, by expanding the duration of the Saqīfe narrative, the history of Bal’amī allows more characters to include. In this way, on the one hand, it adds more voices in the narrative, and on the other hand, it challenges Tabarī narrative. Therefore Bal’amī can introduce the voices of Ali and Abbᾱs᾿ advocates in the Saqīfe Narrative. In this way, Bal’amī and Tabarī can be considered independent narratives about Saqīfe. That shows historians as actors of history.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved