تحول الگوهای تقسیمبندی تاریخ ایران باستان در عصر قاجار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اردو رضا
|
منبع
|
تاريخ نگري و تاريخ نگاري - 1397 - دوره : 28 - شماره : 21 - صفحه:7 -31
|
چکیده
|
تقسیمبندی تاریخ ایران باستان تا پیش از نیمه نخست عصر قاجار اغلب در چارچوب شاهنامه یا روایات دساتیری قرار میگرفت. ترجمه متون تاریخی در کنار ظهور نگاه انتقادی، به علاوه کشفیات باستانشناسی و رمزگشایی خطوط باستانی در عصر قاجار پیشفرضهای پیشین درباره تاریخ باستانی ایران را دگرگون کرد. آن فعالیتها و پژوهشهای علمی در زمینه تاریخ همراه با نگاه ملیای که در انقلاب مشروطه برجسته شد، لزوم نگارش تاریخنگاری ملی و منسجم را به وجود آورد. تمام این عوامل باعث شدند تا الگوی دورهبندیِ تاریخ باستانی ایران دگرگون شود. مقاله حاضر به دنبال تبیین این پرسش است که فرایند تحول تقسیمبندی تاریخ ایران باستان از الگوی سنتی به الگوی علمی و نوین در عصر قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش چنین نتیجه گرفته شده است: تاریخنگاران پیرو الگوهای غالب تاریخنگاری سنتی، الگویی جهاننگر و درباری ارائه میدادند که مبدا خود را آفرینش انسان قرار میداد و فارغ از تطبیق دادهها با شواهد عینی سعی میکرد روایتی افسانهگون و مشروعیتبخش برای دربار عصر خود ارائه دهند. با گستردهشدن تحقیقات تاریخی و بروز نوعی نگاه ملی، تلاش برای ارائه تاریخی منسجم از گذشته باستانی ایران تا عصر معاصر افزایش یافت. تاریخ علمی ایران باستان به مرور به عنوان روایتی معتبر در کنار روایت سنتی به رسمیت شناخته شد و تاریخنگاران برای رفع شبهات میان آن دو روایت قلم میزدند. سرانجام در اواخر دورۀ قاجار، روایت سنتیْ روایتی افسانهای برشمرده شده و تاریخی که مبتنی بر کشفیات باستانشناسی و متون باستانی است معتبر گردید.
|
کلیدواژه
|
الگوهای تاریخنگاری، تقسیمبندی تاریخ، ایران باستان، قاجار
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکده ادبیات و علوم انسانی, گروه تاریخ, ایران
|
پست الکترونیکی
|
rezarordou@ut.ac.ir
|
|
|
|
|