is there any correlation between estradiol supplementation, as luteal phase support, and clinical pregnancy in art cycles? a cross-sectional study

Background: endometrial receptivity is one of the important factors in assisted reproductive technology (art) success. in the luteal phase of an art cycle, serum estradiol (e2) and progesterone are often placed in low levels. supporting the luteal phase with progesterone is a usual method. objective: to evaluate the effects of e2 supplementation plus progesterone on the luteal phase support in the antagonist protocol who have undergone intracytoplasmic sperm injection-embryo transfer cycles. materials and methods: in this cross-sectional study, 200 patients with antagonist stimulation protocol, who had undergone intracytoplasmic sperm injection treatment, were divided into two groups based on the use of e2 supplementation. in both groups, 400 mg progesterone suppositories (cyclogest®), twice a day/vaginally, was administered starting from the day of oocyte collection until the fetal heart activity. however, in the e2 group, in addition to progesterone, 4 mg tablet of e2 was received daily. beta hcg was checked 14 days after the embryo transfer, and the clinical pregnancy rate was the main endpoint. results: the patients' characteristics were matched, and insignificant differences were observed, except for endometrial thickness. the clinical outcomes showed the rate of pregnancy was higher in the e2 group compared to the control group; nonetheless, statistically, there was no noticeable difference. conclusion: e2 supplementation had no beneficial effect in the luteal phase support of ivf cycles. nevertheless, more studies are required to confirm the supportive role of e2 supplementation for embryo implantation and to improve the outcomes in art cycles.

آیا رابطه ای بین مکمل استرادیول بعنوان حمایت کننده فاز لوتئال و حاملگی کلینیکی در سیکل های ART وجود دارد؟ یک مطالعه مقطعی

مقدمه: پذیرش آندومتر یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت ART است. در فاز لوتئال سیکل های ART استرادیول و پروژسترون اغلب در سطح پایینی قرار می گیرند. معمولا حمایت فاز لوتئال با پروژسترون انجام می گیرد.هدف: هدف از مطالعه ارزیابی اثر حمایتی استرادیول علاوه بر پروژسترون برای حمایت فاز لوتئال در بیماران با تحریک آنتاگونیست در سیکل های ICSI است.مواد و روش ها: در این مطالعه گذشته نگر 200 بیمار با پروتکل آنتاگونیست و تحت درمان ICSI شرکت کردند. بیماران بر اساس دریافت مکمل استرادیول به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه 400 میلی گرم شیاف پروژسترون دو بار در روز از زمان تخمک کشی تا تشکیل قلب جنین تجویز شد. در گروه استرادیول علاوه بر پروژسترون، 4 میلی گرم استرادیول بصورت خوراکی روزانه دریافت کردند. 14 روز بعد انتقال جنین BHCG چک شد و هدف اصلی مطالعه رسیدن به حاملگی کلینیکی بود.نتایج: تمام ویژگی های کلینیکی بیماران با همدیگر مشابه بود و یکسان سازی انجام شده بود به جز ضخامت آندومتر که در دو گروه متفاوت بود. نتایج کلینیکی نشان داد که میانگین حاملگی در گروه استرادیول بیشتر بود اما از نظر آماری این تفاوت معنی دار نبود.نتیجه گیری: مکمل استرادیول اثر مفید قابل ملاحضه ای در حمایت فاز لوتئال نشان نداد. اما برای بررسی نقش حمایتی استرادیول در موفقیت لانه گزینی و بهبود نتایج ART در انسان نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.