>
Fa   |   Ar   |   En
   چالش‌های نشانه‌شناختی نقاشی و نقد نقاشی  
   
نویسنده ابوالقاسمی محمدرضا
منبع هنرهاي زيبا - هنرهاي تجسمي - 1393 - دوره : 19 - شماره : 3 - صفحه:5 -12
چکیده    نقاشی و نقد نقاشی از دو نظام نشانه‌شناختی متفاوت بهره می‌برند، به این معنا که نقدْ نشانه های زبانی را به کار می برد و نقاشیْ نشانههای بصری را. در نتیجه، نقد نقاشی بین دو قطب نشانه‌های بصری نقاشی و نشانه‌های زبانی نقد قرار می‌گیرد و باید آنها را در یک شاکله‌ی منسجم با یکدیگر سازگار کند. اما بنابر فرضیهی ما در این مقاله، این سازگاری با چالش‌های متعدّدی روبه‌روست. اولاً، تصویر و واژه به یکدیگر تحویل‌پذیر نیستند و بنابراین، توصیف ترکیب‌بندی‌های بصری، به‌مثابه‌ی نخستین رکن مقوّم هرگونه نقد نقاشی، از طریق واژگان زبان فی‌نفسه چالش برانگیز است. لذا نقد نقاشی همواره موقعیتی بحرانی دارد و با کشمکش بین واژه و تصویر دست‌به‌گریبان است. ثانیاً، پساساختارگرایان نشان داده‌اند که زبان به‌خودی‌خود سرشار از ابهام و ایهام و برخلاف تصوّر معمول، فاقد وضوح و شفافیّت است. این ویژگی‌ها به نقد، به‌مثابه‌ی یک متن، نیز تسّری می‌یابد. با فرض این‌که نقد نقاشی از چهار رکن (نقاشی، بیننده، نقد و مخاطب نقد) تشکیل شده است، می‌کوشیم تعاطی و تعاضد بین این ارکان را بررسی کنیم و نشان دهیم این ساختار چهاروجهی چگونه نقد نقاشی را به یک متن منحصربه‌فرد «بینابین» مبدّل می‌کند که همزمان نشانه‌های بصری را به زبان و نشانه‌های زبانی را به تصویر نزدیک می‌کند.
کلیدواژه نشانه‌شناسی ,نقد ,نقاشی ,پساساختارگرایی
آدرس دکترای علوم هنر، گروه علوم هنر، دانشگاه اِکس ـ مارسی، فرانسه, ایران
پست الکترونیکی mra.ab79@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved