الگوی خود مدیریتی درونی کارکنان: رویکرد رفتارگرایی جامع

هدف این پژوهش دستیابی به الگوی خود مدیریتی درونی کارکنان با رویکرد رفتارگرایی جامع میباشد. خودمدیریتی ابزاری برای افزایش و کاهش رفتارها (مطلوب و غیرمطلوب ) و ارتقای استقلال در میان افراد است. استفاده ازاین استراتژی باعث ترویج زندگی موثر وکارآمد ازطریق کمک به افراد برای انجام کارهای دشوار، رسیدن به اهداف شخصی، جایگزینی عادات و رویه های مطلوب با رویه های نامطلوب، بهبود عملکرد و بهبود زندگی می شود. این پژوهش مبتنی برمطالعه ای آمیخته با رویکردی توصیفی- اکتشافی است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی بهتعداد 15 نفر انتخاب شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی درحوزه مدیریت منابع انسانی و خبرگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران می باشد. ابزارگردآوری داده ها، شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و صاحب نظران درحوزه مدیریت منابع انسانی است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون (تم) صورت پذیرفت. در بخش کمی، جامعه آماری، کلیه کارکنان این وزارتخانه بوده است . به روش طبقه ای تصادفی، تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه ٦٠ سوالی می باشد که روایی پرسشنامه به روش صوری و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ ( ٠.٨٧٣ ) تایید گردیده است. همچنین از تحلیل عامل تائیدی با استفاده از نرم افزار amos 21 برای بررسی روایی سازه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های رفتارشناختی، رفتارعقلانی و رفتارمعنوی، به خوبی ازمتغیر مکنون خود پشتیبانی نموده و ابزار مناسبی برای سنجش آن می باشند. الگوی طراحی شده خودمدیریتی درونی کارکنان در ذیل مولفه های یاد شده، شامل 13 مضمون سازمان دهنده و 59 مضمون پایه است؛ ضمنا مولفه خودمدیریتی رفتارعقلانی( با بارعاملی ٠.٩٨٥ ) بیشترین و مولفه خودمدیریتی رفتارمعنوی (بابارعاملی ٠.٨٧٩ ) کمترین حمایت را از الگوی اندازه گیری خود داشته اند. این تحلیل به دلیلپرداختن به جنبه های درونی خود مدیریتی درحوزه های رفتارهای شناختی، عقلانی و معنوی درحیطه منابع انسانی به طور توامان، دارای نوآوری می باشد.

employees’ intrinsic self-management model : comprehensive behaviorism approach

the purpose of this research was to achieve an employees’ inner selfmanagement pattern with the comprehensive behavioral approach based on a mixed study and with a descriptive-exploratory approach. the statistical population of this study for the qualitative phase consisted of experts from the ministry of communication and information technology of iran in the field of human capital management and in a quantity stage, all employees of this ministry. the statistical sample was included 15 persons in the qualitative phase selected by purposeful judgmental approach and 300 persons were also selected by random stratified method in the quantitative part. data collection instruments in this study was included semi-structured interviews with experts in the field of management and human resources and 59 questionnaire; which its content validity reliability based on cronbach’s alpha (0.873) was confirmed. data analysis was performed in the qualitative part by thematic analysis method (theme) and in the quantitative part by confirmatory factor analysis method in amos21 software. according to the obtained research findings, the employees’ inner self-management pattern consists of three main components cognitive, rational and spiritual. also, the rational self-management component (with a factor load of 0.985) had the highest and the spiritual self-management component (with a factor load of 0.879) had the least support for their measurement model.