تببین الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران

هدف این پژوهش طراحی الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی مدیران بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی کمی) با راهبرد اکتشاف متوالی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل شامل کلیه مدیران شهرداری بندرعباس است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده‌ها با روش کتابخانهای، و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند. محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته نیز از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. دراین پژوهش به منظور تحلیل داده‌ها از دو بخش کیفی وکمی استفاده شد. نتایج نشان داد کهمولفه های محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی به ترتیب اولویت، شامل پذیرش سازمانی فن آوری، چشم انداز برنامهریزی، شرایط حمایتی روابطی، آرمان مشترک ، بانک اطلاعاتی پویا، یادگیری فن آوری محور، شرایط -حمایتی ساختاری و یادگیری مشارکتی می باشد و هم چنین بالاترین اولویت ، مربوط به متغییر پذیرش سازمانی –فن آوری می باشد.

Explaining the Pattern of Deployment of E-learning Professionals Based on Technology Adoption and Information Literacy of Managers

The purpose of this study was to design a model for deploying managers ’professional elearning environments based on managers’ acceptance of information technology and literacy. The research method was applied in terms of purpose; in terms of data type, mixed (qualitativequantitative) with sequential exploration strategy and in terms of data collection, descriptivesurvey. The statistical population of the study included all managers of Bandar Abbas Municipality who were selected by stratified random sampling method. In this study, data collection was done by library method, and a researchermade questionnaire (quantitative section), which confirmed the validity of the interview, and its reliability was calculated by the reliability of the two coders, indicating the reliability and validity of the interview, It was found. The validity of the researchermade questionnaire was confirmed by face validity, content and structure and its reliability was confirmed by Cronbach’s alpha coefficient. In this study, two qualitative and quantitative parts were used for data analysis. In the qualitative part, the interview results were coded and in the quantitative part, descriptive and inferential statistics (structural equation modeling, confirmatory factor modeling and tstatistic) were used