|
|
همسنجی اثربخشی روان تحلیلگری کارن هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متاهل دچار روان آزردگی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فیض آبادی زهره ,مکوند حسینی شاهرخ ,صباحی پرویز ,رفیعی نیا پروین
|
منبع
|
مشاوره و روان درماني خانواده - 1398 - دوره : 9 - شماره : 2 - صفحه:123 -144
|
چکیده
|
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده است که نحوه تعامل زن و شوهر را با یکدیگر مشخص می سازد و کارایی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف همسنجی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متاهل دچار روان آزردگی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترلشده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است جامعه آماری شامل 300 زن متاهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متاهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه سه وجهی هورنای-کولیج (2011) که قبل از مداخله توزیع شد، دچار روان آزردگی محسوب می شدند. گروههای آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی به ترتیب با رویکرد شناخت درمانی و روان تحلیل گری هورنای، در فواصل زمانی یک الی دو بار در هفته دریافت کردند. پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) در سه مرحله خط پایه، مرحله میانی و پایان مداخله، در بین گروههای آزمایشی و بهصورت همزمان برای گروه کنترل توزیع شد و سپس با روش آماری تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر موردبررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از اثر معنادار مداخلات بر اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه در هر سه الگوی ارتباطی بود (p<0.001). الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو گروه آزمایشی افزایش معناداری یافت (f=211/92, p<0.001). الگوی ارتباطی توقع/کنارهگیر (f= 313/19, p<0.001) و اجتناب متقابل (f= 104/35, p<0.001) بهطور معناداری کاهش یافتند. اثربخشی دو نوع مداخله بر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و اجتنابی متقابل، تفاوت معناداری نداشت، اما روان تحلیل گری هورنای در همسنجی با شناخت درمانی، تفاوت معناداری بر کاهش الگوی ارتباطی توقع/کنارهگیر نشان داد.
|
کلیدواژه
|
روان تحلیل گری هورنای، شناخت درمانی، الگوهای ارتباطی، زنان دچار روان آزردگی
|
آدرس
|
دانشگاه سمنان, دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی, ایران, دانشگاه سمنان, دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی, گروه روانشناسی, ایران, دانشگاه سمنان, دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی, گروه روانشناسی, ایران, دانشگاه سمنان, دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی, گروه روانشناسی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Comparison of the effectiveness of Karen Horney’s psychoanalysis and cognitive therapy on communication patterns of neurotic married women
|
|
|
Authors
|
Feizabadi Zohreh ,Makvand Hosseini Shahrokh ,Sabahi Parviz ,Rafieinia Parvin
|
Abstract
|
Couples’ communication patterns are one way of assessing family structure that determines how couples interact and affect family performance. The purpose of this study was to compare the effectiveness of Karen Horney’s Psychoanalysis and cognitive therapy on the communication patterns of the neurotic married women. The research method is quasiexperimental study with randomized controlled design with two experimental groups and one control group. The statistical population includes 300 married women who referred to some counseling centers East of Tehran due to problems with their spouse in 2016 and 2017. The sample of the study was available sample and included 45 married women who were neurotic according to the results of the "HorneyCoolidge Tridimensional Inventory" distributed before treatment. Experimental groups received 15 sessions of individual counseling with cognitive therapy and Karen Horney’s Psychoanalysis approach respectively, once or twice a week. Christensen & Sullaway Communication Patterns Questionnaire (1984) was distributed among the experimental groups in three stages of baseline, mid stage and end of intervention and also between control groups simultaneously. The Findings indicated that there was a significant effect of therapeutic interventions on time and interactive effect of time and group in all three communication patterns. The crossconstructive communication pattern increased significantly (f=211/92, P<0.001) and expectation/withdrawal (f= 313/19, P<0.001) and crossavoidance (f= 104/35, P<0.001) communication patterns decreased significantly in both experimental groups. There was no significant difference in the effectiveness of the two types of psychotherapy on crossconstructive and crossavoidance communication patterns, while Karen Horney’s Psychoanalysis showed a significant difference in the reduction of expectationwithdrawal communication pattern compared to cognitive therapy (P<0.001).
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|