|
|
سنجش فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش با هدف طراحی زیرساخت اشتراک دانش: یک مطالعه موردی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ارسطوپور شعله ,کفاشان کاخکی مجتبی ,محمدیان زهرا
|
منبع
|
پژوهشنامه كتابداري و اطلاع رساني - 1400 - دوره : 11 - شماره : 2 - صفحه:187 -210
|
چکیده
|
مقدمه: فرهنگ سازمانی از اساسیترین زمینههای تغییر و تحول در سازمان بهشمار آمده و از جایگاه ویژهای در مباحث مرتبط با مدیریت دانش و رفتار سازمانی برخوردار است. اشتراک دانش نیز بهعنوان عنصری حیاتی و مهم برای سازمانها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع، تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی، خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. از اینرو، مطالعه حاضر تلاش میکند تا چگونگی وضعیت فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش در بین اعضای هیئتعلمی و کارکنان بهعنوان مهمترین نیروی انسانی در دانشگاه را بررسی و موانع آنرا مشخص سازد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع تحقیق بر حسب فرآیند عملیات، پیمایشیتحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 63 نفر از اعضای هیئتعلمی و کارکنان دانشکده علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز این پژوهش از دو پرسشنامه ساختیافته فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش استفاده گردید. همچنین، از آمارهای مناسب توصیفی و تحلیلی برای گزارش نتایج استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که خرده فرهنگهای سازمانی در جامعه مورد مطالعه تفاوت معناداری باهم داشته و به ترتیب سه فرهنگ بروکراتیک، مشارکتی و انطباقپذیر در آن حاکم است. همچنین مولفههای فرهنگ بروکراتیک نسبت به سایر خرده فرهنگها از رتبه بالاتری برخوردار بوده و بین موانع اشتراک دانش در جامعه مورد بررسی تفاوت وجود داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که عوامل انسانی و راهبردهای رهبری مهمترین گروههای موانع اشتراک دانش در جامعه پژوهش بودند.نتیجه: با در نظر گرفتن غلبه خرده فرهنگ بروکراتیک بر سایر خرده فرهنگها و با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد در صورت تمایل برای اشتراک دانش و راهاندازی زیرساختی مناسب اشتراک دانش در جامعه مورد مطالعه لازم است تا نگاهی ویژه به جایگاه عامل سوم یا همان حامیان اجرایی داشت.
|
کلیدواژه
|
فرهنگ سازمانی، زیرساخت اشتراک دانش، اشتراک دانش، مدیریت دانش، دانشگاه فردوسی مشهد
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, گروه علم اطلاعات و دانش شناسی, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, گروه علم اطلاعات و دانش شناسی, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
nz.mohamadian@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Evaluating Barriers to Organizational Culture and Knowledge Sharing for Designing a Knowledge Sharing Infrastructure: a Case Study
|
|
|
Authors
|
Arastoopoor Sholeh ,Kaffashan Kakhki Mojtaba ,Mohamadian Zahra
|
Abstract
|
Introduction: Organizational culture is considered of outmost importance in bringing change into an organization. It has a special influence on knowledge organization and organizational behavior. It helps organizations in enhancing integrated services, resource sharing, organizational learning and organizational creativity. Thus, this study aims at analyzing the status of the organizational culture from the knowledge sharing perspective among university staff and faculty members as an important capital.Methodology: This study is categorized as an applied study which has been carried out using two questionnaires. One of these questionnaires dealt with organizational culture and the other dealt with the barriers to knowledge sharing. These questionnaires were distributed among 63 staff and faculty members of the Faculty of Education and Psychology at Ferdowsi University of Mashhad. Descriptive and inferential statistics were conducted in analyzing data.Findings: The results show that there is a significant difference among subcultures of the population. It is also evident that bureaucratic, corporate, and flexibility are dominant among the population, respectively. Furthermore, human factors and the leadership are considered among the most important barriers of knowledge sharing.Conclusion: Since the bureaucratic subculture is predominant among the population and according to the relationships identified between faculty members’ subcultures and different barriers to the knowledge sharing, it is imperative to rely more often on leadership potentials and executive agents.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|