|
|
هستیشناسی مولانا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بشیرپور حبیب ,حاج ابراهیمی طاهره
|
منبع
|
پژوهشنامه اديان - 1391 - دوره : 6 - شماره : 11 - صفحه:47 -74
|
|
|
چکیده
|
مولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوههای بیهمتای خداوند مییابد، که خداوند در آن به اندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستی آیینهای است که خداوند دایماً در آن جلوهگری میکند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنا مییابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا میداند. او آدمیان را در این عرصه فرا میخواند که با فراست ذهن و طهارت باطن، معنا خوان? جلوههای مختلف و متنوع هستی شوند. جهان دو قطبی در هستیشناسی مولوی گاهی جای خود را به یک هستی بسیط و ساده میدهد که از بطنهای مختلف تشکیل شده است. مولوی در هستی «فصلی» نمیبیند و تمام پهنای هستی در نگاه او محل «وصل» با خداوند، و بنابراین، جای جای آن پر از معنا است. هستی در نگاه مولوی، از حیاتی آکنده از طراوت و حرارت برخوردار است و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریق کمالی خود طی طریق میکنند.
|
کلیدواژه
|
مولوی ,هستی ,عشق ,خداوند ,تجلی ,حقیقت ,وجود
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشآموخته کارشناسی ارشد ادیان و عرفان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه ادیان و عرفان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
t.hajebrahimi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|