تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر خستگی، کیفیت زندگی و ترکیب بدنی بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک : یک کارآزمایی بالینی

مقدمه: برای مبتلایان به سرطان سینه (bc)، ورزش به عنوان یک درمان کمکی در نظر گرفته می‌شود که خستگی و کیفیت زندگی (qol) آنها را هم در طول در مان و هم بعد از درمان بهبود می‌بخشد و به توانبخشی آنها کمک می‌کند. اهمیت ورزش در کاهش خستگی و افزایش qol غیر قابل انکار است، اما تعداد محدودی از مطالعات در مورد مداخله‌ی ورزش در بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک (mbc) وجود دارد. برای بررسی اثرات تمرین مقاومتی (rt) بر خستگی، کیفیت زندگی و ترکیب بدنی در بیماران mbc، با انتخاب آزمودنی‌ها از این جمعیت و تکمیل یک برنامه‌ی 8 هفته‌ای rt، رویکرد تقریبا جدیدی را اتخاذ کردیم.روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی است، شرکت‌کنندگان در پژوهش 27 بیمار mbc بودند که در سال‌های 1401 تا 1402 به بیمارستان نفت تهران مراجعه کرده بودند. همه‌ی آزمودنی‌ها با رضایت آگاهانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی‌ها به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. خستگی نقطه‌ی پایانی اولیه با پرسشنامه cfs و کیفیت زندگی با دو پرسشنامه‌ی eortc (c30 و br23) ارزیابی شد. میزان پایبندی بیماران به ورزش بالا بود (98/07 %).یافته‌ها: پس از تجزیه و تحلیل داده‌ها، بین دو گروه در زیر مقیاس‌های خستگی و خستگی کل تفاوت معنی‌داری وجود داشت (0/001p<). qol یه طور معنی‌داری (0/001 p<)افزایش داشت. همچنین تصویر فرد از بدنش (0/001>p) و چشم انداز آینده (0/001 >p) در گروه rt به طور معنی‌داری افزایش یافت. شاخص‌های ترکیب یدنی (0/001>p) به نفع گروه rt به صورت معنی‌دار بهبود یافت.نتیجه‌گیری: برای بیماران mbc، 8 هفته تمرین مقاومتی می‌تواد خستگی را کاهش دهد و qol را بهبود بخشد. مقایسه‌ی نتایج نشان می‌دهد برای بیماران mbc، مزایای فعالیت بدنی علاوه بر درمان بالینی به طور قابل توجهی بیشتر از درمان بالینی به تنهایی است. rt برای بیماران mbc به اندازه‌ی افراد سالم مناسب و کاربردی است. برای این بیماران rt می‌تواند یک پروتکل استاندارد باشد. توصیه می‌شود که تحقیقات در بازه زمانی طولانی‌تر و با جمعیت بیشتر انجام شود.

effect of eight weeks of resistance training on fatigue, quality of life, and body composition of metastatic breast cancer patients: a clinical trial

introduction: exercise is regarded as an adjuvant treatment for people with breast cancer (bc), reducing their fatigue,  aiding their rehabilitation, and improving their quality of life (qol) both during and after treatment. the significance of exercise in reducing fatigue and enhancing qol in women with bc is undeniable; nonetheless, there is a dearth of studies on the impact of exercise intervention on metastatic breast cancer (mbc) patients. to investigate the effects of resistance training (rt) on fatigue, qol, and body composition in mbc patients, we adopted an almost novel approach by selecting subjects from this population and completing an eight-week rt program. methods: this clinical trial study was conducted on 27 mbc patients who were referred to tehran naft hospital from 2022-2023. all subjects participated in the research with informed consent. people were randomly assigned to two control and resistance training groups. primary endpoint fatigue was assessed using the chronic fatigue syndrome (cfs)  questionnaire. moreover,  qol was measured using the two eortc questionnaires (c30 and br23). patients’ adherence to exercise was high (98.07%).  results: after data analysis, there was a significant difference between the two groups of total fatigue and all fatigue subscales (p<0/001). the qol (p<0/001) improved significantly; moreover, body image (p<0/001) and future perspective (p<0/012) increased significantly in the rt group. in addition, body composition (p<0/001) indices improved significantly in favor of the rt group. conclusions: as evidenced by the obtained results, for mbc patients, eight weeks of rt can decrease fatigue and improve qol. comparing the results demonstrated that, for mbc patients, a combination of physical activity and clinical therapy is more beneficial than clinical treatment alone. the rt is as appropriate and practical for mbc patients as healthy people. for these patients, rt can be a standard protocol. it is recommended that research on larger sample sizes be carried out over a longer period of time.