|
|
نسبت ذهنیتهای زنانه و اقتدار سیاسی پس از انقلاب اسلامی ایران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رستمی فرزاد ,جعفری عرفان ,خالدیپور یزدان
|
منبع
|
رهيافت انقلاب اسلامي - 1396 - دوره : 11 - شماره : 39 - صفحه:123 -140
|
چکیده
|
مقاله حاضر به بررسی نسبت میان ذهنیتهای زنانه و اقتدار سیاسی پس از انقلاب اسلامی میپردازد. محور این بررسی تاکید بر سوژگی زنان و همچنین ثبات سیاسی در الگوی ارائه شده برای یک جامعه مطلوب است. با استفاده از نظریه ژولیا کریستوا سعی شده که رخدادهای اجتماعی و سیاسی پس از انقلاب اسلامی با تمرکز بر نسبت اقتدار و ذهنیتهای زنانه در چهار دوره اوایل انقلاب و دوران جنگ، سازندگی، اصلاحات و پس از انتخابات سال 1388 ترسیم شود. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر چنین است که «چگونه ذهنیتهای زنانه پس از انقلاب، نسبت خود را با اقتدار مورد تعریف و بازنگری قرار داده است؟» در پاسخ به سوال یاد شده فرضیه چنین طرح میشود که «ذهنیتهای زنانه پس از انقلاب همواره در وضعیتی تقابلی با اقتدار سیاسی قرار داشته و با تهدیدات معنایی از قبیل بیاعتنایی به هنجارهای جنسی حاکمیت در زیست روزمره، چالشآفرینی نموده است». در این تحلیل توام نبودن اقتدار و سوژگی زنان به عرصهعمومی ناتوان پیوند میخورد و امکانهای زیست تعادلی سیاست در فراهم آمدن فضایی از سرپیچی و تعامل ارائه میگردد.
|
کلیدواژه
|
ذهنیتهای زنانه، اقتدار سیاسی، ژولیا کریستوا، فراموشی تفاوتها، جنسیت
|
آدرس
|
دانشگاه رازی, گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, دانشگاه رازی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The ratio of gender subjectivity and political authority after the Islamic Revolution of Iran.
|
|
|
Authors
|
rostami farzad ,Jafari Erfan ,Khaledi pour yazdan
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|