تحلیل نقش مذهب در ساختار ژئوپلیتیکی نوین خلیج فارس

ادیان و مذاهب در جهان متغیر امروز از مله عوامل موثر در سیاستگذار شورها محسوب می شوند. درآغازین هزاره ی سوم میلادی وبا وقوع حادثه ی ١١ سپتامبر، گسترة دامنه ی مولفه ی مذهب تا بدان جایی رسید که بنیاد گرایی دینی ، رادیکالیسم مذهبی و... نه تنها در امعه ی نخبگان بلکه برای قشرهای وسیعی ازعوام در سراسر جهان ، واژگان آشنایی شدند. خلیج فارس به عنوان یک منطقه ی ژئو پلیتیکی و ژئو استراتژیکی مهم ، خاستگاه مذاهب مختلف است که با گذشت زمان ضور مذهب و فرقه های مذهبی با باورها وناگون در پیکره ی نظام های سیاسی و عرصه های مختلف اجتماعی منطقه احساس شد به طوریکه هم اکنون به یک عنصر اصلی در مناسبات منطقه تبدیل شده و می ت اند در چشم انداز ژئو پلیتیکی خلیج فارس تاثیر گذارباشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی می باشد که با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی سعی در پاسخگویی به این سوال را دارد که با توجه به وجود فرقه ها و گروه های مذهبی مختلف در حوزه ی خلیج فارس و افزایش قدرت آن ها در صحنه های سیاسی و با در نظر گرفتن رابطه ی مذهب و تحولات ژئو پلیتیکی ، مولفه ی مذهب چه تاثیری در معادلات و مناسبات منطقه ای و نظم جدید آن دارد؟نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از این است که تحولات ژئو پلیتیکی خلیج فارس تحت تاثیر مستقیم عامل مذهب می باشد و روند مناسبات منطق ای خلیج فارس به ایجاد ساختاری مبتنی بر تقابلات و تعارضات ایدئولوژیک و نظام متاثر از جهت گیری های ایدئولوژیک کمک می ن اید و با وجود اینکه به طور بالقوه مذهب از عوامل مو د همگرایی موثر در منطقه می ت اند باشد، مولفه های مذهبی تحت تاثیرعوامل داخلی و خارجی نتوانسته م جبات وحدت و همگرایی را میا شورهای حوزه ی خلیج فارس ایجاد ن اید. در این مقاله ، جهت برون رفت از این نا ازگاری ، پیشنهاداتی نیز ارائه می گردد.