|
|
بررسی تطبیقی «برساختگرایی اجتماعی» و «نظریۀ اقتران شدید»: یک مطالعۀ تطبیقی در حوزۀ هستیشناسی اجتماعی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نبوی حسین ,کریمی مهرآبادی صالح
|
منبع
|
اسلام و علوم اجتماعي - 1400 - دوره : 13 - شماره : 26 - صفحه:145 -168
|
چکیده
|
مقالۀ حاضر به معرفی و مقایسۀ پیامدهای نظری دو دیدگاه متفاوت در حوزۀ «هستیشناسی اجتماعی»، یعنی نظریۀ «برساختگرایی اجتماعی» و نظریۀ «واقعیتهای اجتماعی و اقتران شدید» میپردازد. هر دوی این نظریات قائل به فردگرایی هستیشناختی هستند، اما به سنّتهای فکری متفاوتی تعلق دارند. برساختگرایی اجتماعی بیش و پیش از همه متاثر از پدیدارشناسی اجتماعی آلفرد شوتس است. همچنین این دیدگاه از زمینۀ وسیعتر سنّت پدیدارشناسی ادموند هوسرل و برخی اندیشههای ماکس وبر تاثیر پذیرفته است. در مقابل، نظریۀ «اقتران شدید» ریشۀ در فلسفۀ زبان برخی اندیشمندان مسلمان دارد. در سنت تعلیمی مسلمانان، بیشتر مباحث مربوط به حوزۀ فلسفۀ زبان در دانش اصول فقه تبلور یافتهاند و این دیدگاه نیز تا حدّ زیادی از اندیشههای فلسفۀ زبانیِ میرزای نائینی و شهید محمدباقر صدر الهام گرفته است. در پژوهش حاضر، پس از ارائۀ تصویری از دو نظریۀ مذکور، با روشی مقایسهای و تحلیلی، نشان داده خواهد شد که نظریات قائل به «فردگرایی هستیشناختی»، در عین وجوه اشتراک فراوان (نظیر تمرکز بر ذهنِ انسانی و قواعد حاکم بر آن)، ضرورتاً پیامدهای نظری و روششناختی یکسانی به دنبال ندارند و ریشۀ این اختلاف پیامدها در مفروضات فلسفی متفاوت آنهاست.
|
کلیدواژه
|
اقتران شدید، برساختگرایی اجتماعی، پدیدارشناسی اجتماعی، فردگرایی هستیشناختی، هستیشناسی اجتماعی، آلفرد شوتس، سیدیفرد
|
آدرس
|
دانشگاه خوارزمی, دانشکده ادبیات و علوم انسانی, گروه آموزش جامعه شناسی, ایران, دانشگاه خوارزمی, گروه آموزش جامعه شناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
saleh.mehrabadi@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Comparative Investigation of Social Constructionism and Strong Association Theory: A Comparative Study in the Sphere of Social Ontology
|
|
|
Authors
|
Nabavi seyyed hosein ,karimi mehrabadi saleh
|
Abstract
|
This paper aims at introducing and comparing two ontologically individualist theories, namely the “social constructionism” and the theory of “strong association”. At the first section of the paper, it is emphasized that though both theories are committed to ontological individualism (as opposed to ontological holism), one of them traces its roots back to the phenomenological tradition (as developed by Edmond Husserl and his indirect pupil, Alfred Schutz). The other draws heavily on a number of theses in the philosophy of language as developed in the Islamic intellectual tradition. In this theory, the points of focus have been Mirza Na’ini and Muhammad Baqir al-Sadr. Taking benefit of a comparative-analytic method, we have shown that while there is a common ground (ontological individualism) on which both theories have stood, their methodological consequences are different. At last, it is suggested that the different philosophical foundations of these two theories might account well for their divergent methodological implications.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|