|
|
تجزیه پایداری عملکرد دانه ژنوتیپ های عدس با استفاده از شاخص های ammi
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پزشکپور پیام ,امیری رضا ,کرمی ایرج ,میرزایی امیر
|
منبع
|
پژوهشنامه اصلاح گياهان زراعي - 1403 - دوره : 16 - شماره : 4 - صفحه:1 -12
|
چکیده
|
مقدمه و هدف: گیاه عدس بهعلت وجود باکتریهای تثبیت کننده ازت در ریشه خود، موجب تثبیت بیولوژیکی نیتروژن گردیده و علاوه بر تامین نیاز گیاه به این ماده، سالانه مقداری نیتروژن خالص نیز به خاک اضافه میکند. بنابراین موجب حاصلخیزی خاک مخصوصاً در مناطق دیم گردیده و از این حیث یک تناوب مناسب برای غلات دیم محسوب میشود. عدس در تغذیه انسان، منبع قابلتوجهی از پروتئینهای غذایی، مواد معدنی (پتاسیم، فسفر، آهن و روی)، کربوهیدراتها و ویتامینها را فراهم کرده و بهدلیل دارا بودن محتوای چربی و شاخص گلیسمی پایین، مزایای سلامتی بسیار فراوانی دارد. عملکرد پایین ژنوتیپهای عدس بهدلیل عوامل مختلفی از جمله حاصلخیزی ضعیف خاک، فقدان ارقام اصلاح شده پرمحصول، شدت تنش رطوبتی، بیماریها، آفات، علفهای هرز و مهارتهای ناکافی مدیریت محصول ایجاد میشود. در سالیان اخیر، تغییرات آب و هوایی جهانی، بهویژه بهدلیل بارندگی و تغییرات زیست محیطی، تاثیر قابلتوجهی بر تولید عدس داشته است. در ایران معمولاً عدس در شرایط دیم در بهار کشت میشود، حال آنکه کشت پاییزه آن از نظر افزایش راندمان بهرهوری از بارش، موجب افزایش عملکرد دانه نسبت به کشت بهاره در شرایط دیم میشود. علاوه براین، برای به حداکثر رساندن عملکرد و کنترل بیان فنوتیپی، بهنژادگران باید ژنوتیپهای خاصی را انتخاب کنند که در یک محیط خاص پایدار یا سازگار با آن باشند. بنابراین، شناسایی ژنوتیپهایی با عملکرد بالا و سازگار به دامنه گستردهای از محیطها، یکی از هدفهای عمده در برنامههای بهنژادی گیاهان زراعی میباشد. در آزمایشهای چند محیطی، عملکرد عدس تحت تاثیر ساختار ژنتیکی، محیطی و اثرمتقابل ژنوتیپ × محیط قرار میگیرد. برای تفسیر بهتر برهمکنش ژنوتیپ × محیط، مدل اثرات اصلی افزایشی و برهمکنش ضربپذیر (ammi) یکی از متداولترین روشها در مطالعه آزمایشهای چند محیطی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش ژنوتیپ و محیط بر ژنوتیپهای عدس و شناسایی ژنوتیپهای پایدار، پرمحصول و سازگار با شرایط آب و هوایی مناطق دیم معتدل کشور بود.مواد و روشها: در این پژوهش، 12 ژنوتیپ امیدبخش عدس بههمراه ارقام شاهد (توده محلی، کیمیا و بیلهسوار) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهمدت سه سال زراعی متوالی (1398-1401) در لرستان (خرمآباد)، ایلام (چرداول) و کرمانشاه (سرارود) کشت شدند. در مزرعه، هر کرت شامل چهار خط کاشت چهار متری با فاصله 25 سانتی متر و تراکم 200 دانه در مترمربع بود. تجزیه پایداری با استفاده از روش چندمتغیره امی انجام شد. تجزیههای آماری با استفاده از بسته تجزیه آزمایشهای چندمحیطی با نام metan و gge در نرمافزار r انجام شد.یافتهها: تجزیه واریانس ammi نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ، و برهمکنش ژنوتیپ × محیط و هفت مولفه اصلی اول معنیدار بودند. بنابراین، با توجه به معنیدار بودن برهمکنش ژنوتیپ × محیط، امکان انجام تجزیه پایداری روی این دادهها وجود دارد. بر اساس تجزیه ammi، اولین و دومین مولفه اصلی برهمکنش ژنوتیپ در محیط، بهترتیب 45/6 و 19 درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ × محیط را توجیه کردند. اثر هفت مولفه اصلی اول، معنیدار بود و در مجموع 99/5 درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ در محیط را توجیه کردند. سهم محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ × محیط در مجموع مربعات کل، بهترتیب 54/56، 5/45 و 16/9 درصد بود. در بین ژنوتیپهای مطالعه شده، بیشترین عملکرد دانه در ژنوتیپ شماره 10 (850 کیلوگرم در هکتار) و در پی آن در ژنوتیپهای شماره 12، 6 و 4 دیده شد. بر اساس شاخص پایداری asv، ژنوتیپهای شماره 3، 5 و 1، بر اساس شاخص sipc، ژنوتیپهای 3، 1، 7 و 10، بر اساس شاخص ev، ژنوتیپهای شماره 1، 10 و 3 و بر اساس شاخصهای za و waas نیز ژنوتیپهای 3، 1، 5 و 10 پایدارترین ژنوتیپها بودند. بر مبنای شاخص انتخاب همزمان ssiasv، ژنوتیپهای 10، 4، 5 و 1، بر مبنای شاخص ssisipc، ژنوتیپهای شماره 10، 6، 7 و 4، بر مبنای شاخص ssiev ژنوتیپهای 10، 6، 1 و 7، بر مبنای شاخص ssiza، ژنوتیپهای شماره 1، 10، 6 و 7 و بر مبنای شاخص ssiwaas، ژنوتیپهای 1، 10، 6 و 3 برترین ژنوتیپ ها از نظر عملکرد و پایداری بودند. بر اساس بایپلات ammi1، ژنوتیپ های شماره 1، 6، 10 و 11 با عملکرد دانه بیشتر از عملکرد میانگین کل و کمترین مقادیر ipca1، به عنوان ژنوتیپهای پایدار با سازگاری عمومی بالا شناسایی شدند. در بایپلات ammi2، ژنوتیپهای 9، 11، 1 و 10 علاوه بر پایداری عمومی بالا، دارای عملکرد دانه بالاتر از میانگین کل بودند. علاوه بر شاخصهای ammi، از شاخص برتری لین و بینز برای شناسایی ژنوتیپهای برتر استفاده شد که بر این اساس ژنوتیپهای شماره 1، 10، 9 و 15، برترین ژنوتیپها در محیطهای مطالعه شده بودند. با استفاده از پارامتر فاصله امی، ژنوتیپهای شماره 1، 3، 5 و 7 بهعنوان ژنوتیپهای دارای عملکرد پایدار شناخته شدند.نتیجهگیری: در مجموع و بر اساس شاخصهای مختلف، ژنوتیپهای شماره 10 (09s96510-13) و 6 (ill2261) در بسیاری از محیطها، دارای عملکرد بالا و در بیشتر روشها، دارای پایداری مطلوبی بودند و میتوانند گزینه معرفی ارقام جدید باشند.
|
کلیدواژه
|
بای پلات، پایداری عملکرد، سازگاری، شاخص برتری، عدس
|
آدرس
|
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان, بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی, ایران, سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان, بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی, ایران, سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, موسسه تحقیقات کشاورزی دیم, ایران, سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی, مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام, بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
amir.mirzaei53@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
grain yield stability analysis of lentil genotypes by ammi indices
|
|
|
Authors
|
pezeshkpour payam ,amiri reza ,karami iraj ,mirzaei amir
|
Abstract
|
background: due to the presence of nitrogen-fixing bacteria in its roots, the lentil plant causes biological nitrogen fixation, and in addition to meeting the plant’s need for this substance, they also add some pure nitrogen to the soil each year. therefore, it has made the soil fertile, especially in dry areas, and in this sense, it is considered a suitable rotation for rainfed cereals. lentils are a significant source of food proteins, minerals (potassium, phosphorus, iron, and zinc), carbohydrates, and vitamins in human nutrition and have high health benefits due to their low fat content and glycemic index. the low yield of lentil genotypes is caused by various factors, including poor soil fertility, lack of high-yielding improved cultivars, severe moisture stress, diseases, pests, weeds, and inadequate crop management skills. in recent years, global climate change, especially due to rainfall and environmental changes, has significantly impacted lentil production. in iran, lentils are usually cultivated in spring under rainfed conditions while autumn cultivation increases grain yield due to increasing rainfall efficiency compared to spring cultivation under rainfed conditions. in addition, to maximize yield and control phenotypic expression, breeders must select specific genotypes that are stable or adapted to a specific environment. therefore, the identification of high-yield genotypes with adaptation to a wide range of environments is one of the major goals in crop breeding programs. in multi-environment experiments, lentil yield is influenced by the genetic structure, environment, and genotype × environment interaction. to better interpret the genotype × environment interaction, the additive main effects and multiplicative interaction (ammi) model is one of the most common methods in the study of multi-environment experiments. the current study aimed to investigate the genotype ×environment interaction effect on lentil genotypes and to identify stable, high-yielding genotypes compatible with the climatic conditions of temperate rainfed regions in iran.methods: in this study, 12 promising lentil genotypes along with “local”, “kimia”, and “gachsaran” cultivars were cultivated in a randomized complete block design for three consecutive cropping years (2019-2022) in lorestan/khoramabad, ilam/chardavel, and kermanshah/sararood. in the field, each plot consisted of 4 m planting rows with a distance of 25 cm and a density of 200 seeds per square meter. stability analysis was performed using the ammi multivariate method. statistical analyses were performed using metan and gge packages of multi-environment experiments in r software.
|
Keywords
|
adaptability ,biplot ,lentil ,priority index ,yield stability
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|