پژوهشی در مفهوم منطق جدید از چشم انداز فلسفۀ تحلیلی و پدیدار شناسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جمالی غلام عباس
|
منبع
|
شناخت - 1396 - شماره : 76/1 - صفحه:61 -85
|
چکیده
|
چرخش زبانی نقش محوری و بنیادی در ظهور منطق جدید و فلسفه تحلیلی بازی کرد. این چرخش به طور ساده در نگاه نخست بر پایه این ایده استوار گشت که تبیین چیستی یک اندیشه از طریق جملۀ بیان کننده آن سادهتر و مطمئنتر است. اما در پیشرفتهای بعدی، این دیدگاه تصریح و تثبیت شد که تبیین اندیشهها جز از طریق حکایتگری زبان ناممکن است. معنای این سخن این است که اندیشه یا معنا تنها به اعتبار نحو عبارت و نسبتش با ارجاع و صدق تحصیل میشود. فرگه هنگام تالیف بنیادهای حساب عملاً شیوه دوم را پیش برد، چنانکه مبادی و اصلهای تئوریک این ایده را در جلد اول آن کتاب ارایه کرد و در جلد دوم شیوهها و روشهای مختلف استدلال را بر اساس مبانی نظری جلد اول ارائه کرد. در مقابل، دیدگاه هوسرل از منطق نه تنها نسبت زبان با اندیشه در معنای مذکور را بر نمیتابد، بلکه زبان را تنها وسیلۀ انتقال معنا یا اندیشه لحاظ میکند. این دیدگاه ناشی از این ایده است که معنا مقدم بر اعیان و زبان است. در بیانی مختص ، هوسرل در پرولگومنا و در سطحی گستردهتر در پژوهشهای منطقی، نخست نسبت میان مقولات محض (به مثابه تئوریهای محض معنا) را با یکدیگر تبیین میکند که آن را تئوری صورت محض کثرات به مثابه صورت محض منیفلد نامید و سپس به اعتبار چنین تئوری، تئوری میدانی از اعیان را تبیین میکند. بنابراین، شیوۀ تبیین فرگه از منطق به طور بنیادی و ریشهای از هوسرل متمایز میشود. در نتیجه، بر خلاف ادعای دامت این دو جریان از همان آغاز مسیری کاملاً متفاوت در پیش گرفتند و بر خلاف ادعای ودروف اسمیت، تفسیر فرگهای از تئوری هوسرل از معنا ناممکن است.
|
کلیدواژه
|
منطق صوری، منطق ریاضی، عبارت، ارجاع، معنا، هستی شناسی صوری، منطق اپوفنتیک
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج, دانشکده الهیات, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
jamaliabbasph@gmail.com
|
|
|
|
|