>
Fa   |   Ar   |   En
   مفهوم معناکاوی در اندیشه ژولیا کریستوا  
   
نویسنده فیروزی آزیتا ,اکبری مجید
منبع شناخت - 1391 - شماره : 67/1 - صفحه:111 -131
چکیده    نظریه نقادانه کریستوا تحت اصطلاح معناکاوی یا تحلیل معنایی را می‌توان تلفیقی از دو حوزه نشانه‌شناسی و روانکاوی تفسیر کرد. این نظریه‌ که چارچوب عمده نقدها و دیگر آرای او بویژه در مورد سوژه سخنگو را شکل می‌دهد، از حوزه‌های گوناگون دانش از جمله نشانه‌شناسی و روانکاوی وام می‌گیرد، اما با وارد ساختن اصلاحاتی بر هر یک از آنها حاصل شده است. همچنین این نظریه می‌تواند کلید راهیابی به اندیشه‌های کریستوا به عنوان فیلسوفی پساساختارگرا بویژه در تحلیل‌های او در زمینه هنر و ادبیات باشد. مقاله پیش رو نیز به این مسیله می‌پردازد که کریستوا چگونه این دو دانش را در نظریه تحلیل معنایی خود بویژه در حوزه هنر و ادبیات تلفیق می‌کند. اگر نظم نمادینِ زبان را با خودآگاهی یکی بگیریم، می‌توانیم امر نشانه‌شناختی یا کورا را ناخودآگاهِ زبان بدانیم. بدین ترتیب کریستوا با تلقی تازه خود از نشانه‌شناسی که متفاوت از مفهوم و معنای استاندارد آن به عنوان علمِ نشانه‌ها و یا نظام نشانه‌ای است، میان نشانه‌شناسی و روانکاوی ارتباط برقرار می‌سازد و سعی دارد نظریه‌ای بر این پایه برای معناداری بویژه در هنر و ادبیات تدارک ببیند. نفوذِ امر نشانه‌شناختی به درون زبان همانا بازگشتِ زبانِ سرکوب‌شده است. امر نشانه‌شناختی پیوسته به ساختار نمادینِ معنا نفوذ می‌کند و بنابراین سیالیت و عدم‌تجانس را از نو در سوژه سخنگو/نویسنده بر پا می‌سازد. همچنین امر نشانه‌شناختی، فرآیند آفرینش را از نو احیا می‌کند و پیش‌شرط اساسی نظم نمادین است
کلیدواژه کریستوا ,تحلیل معنایی ,معناکاوی ,کورا
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved