|
|
تحلیل فلسفی در نظریه عالم هنر آرتور دانتو
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شریف زاده محمدرضا ,بنی اردلان اسماعیل
|
منبع
|
شناخت - 1392 - شماره : 69/1 - صفحه:95 -126
|
چکیده
|
این مقاله به تبیین اهمیت تحلیل فلسفی در رویکرد دانتو برای تعریف هنر میپردازد. فلسفه هنر دانتو در تلاقی سنت فلسفی قاره ای و تحلیلی قرار دارد، ضمن آنکه رویکرد او به فلسفه هنر را می توان پساتحلیلی نیز خواند. دانتو علیرغم ممنوعیت نوویتگنشتاینی ها برای تعریف هنر، تلاش دارد که تعریف کاملی از آن ارایه دهد. در نظریه او با عنوان «عالم هنر» میتوان با تکیه بر رویکرد فلسفی گستردهتر مبنی بر همتایان تمایزناپذیر، الزام حضور فلسفه را در هنر دانستن چیزی عیان ساخت. در نظر دانتو، گسترش تاریخ هنر در حدود سال 1964 همزمان با عرضه جعبههای صابون بریلوی وارهول به پایان می رسد. از این بابت میتوان نتیجه گرفت که ما دیگر قادر نیستیم به لحاظ ادراکی بین اثر هنری و شیی روزمره تمایز قایل شویم. بدین ترتیب، آنچه یک اثر هنری را از یک شیی معمولی متمایز میسازد، وجود یک نظریه هنری است؛ همانطورکه در هر دوره ای از تاریخ، آگاهانه یا ناآگاهانه، در تعیین هنر از غیر هنر، نظریه ای درکار بوده است. اما امروزه، این امر، وجه تازهای به خود گرفته است، همچنانکه هنر فراتر از چارچوب تجربه زیباشناختی رفته و با مسایل سیاسی، فرهنگی، فلسفی و ... درگیر شده است.
|
کلیدواژه
|
فلسفه هنر ,عالم هنر ,تمایز ناپذیری ,هنر زیبا ,پایان هنر
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه هنر تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|