>
Fa   |   Ar   |   En
   چگونه گزاره‌های دینی افاده معنای حقیقی می‌کنند؟ (بررسی نظرگاه آلستون)  
   
نویسنده عبداللّهی محمدعلی ,بخشی فاطمه
منبع شناخت - 1389 - شماره : 62/1 - صفحه:135 -156
چکیده    چگونه می توان اوصاف بشری را بر موجودی یکسره متمایز یعنی خداوند بار کرد؟ شاید این پرسش، مهمترین پرسشی است که فیلسوفان دین در بحث کاربرد زبان در دین طرح کرده اند. استفاده از زبان بشری برای توصیف خداوند چگونه ممکن است؟ پاسخ سلبی به این پرسش، سر از تعطیل معرفت الهی در می آورد و پاسخ ایجابی، به تشبیه و انسان وار پنداشتن خداوند منتهی می شود. در مقام حل مسیله، فیلسوفان راه حل های متعدد و متکثری طرح کرده اند. بعضی مانند توماس آکویینی قایل به تشابه و بعضی مانند پل تیلیش قایل به نمادگرایی شده اند، بعضی اساساً زبان دین را غیرشناختاری و بعضی دیگر بی معنا تلقی کرده اند. از این میان، آلستون نظرگاهی یکسره متمایز عرضه کرده است. بنابر نظر او می توان از زبان بشری برای توصیف خداوند استفاده کرد، چنین زبانی علاوه بر این که معنادار است به نحو حقیقی نیز به کار می رود. آلستون در توضیح مقصود خود، به نظریه کارکردگرایی متوسل می شود. براساس این نظریه، می توان ویژگی های امکانی و جسمانی مفاهیم و اوصاف متعارف انسانی را کنار نهاده و هسته اصلی معنا را براساس کارکرد مشترک این اوصاف در خدا و انسان، به خدا نیز نسبت داد و از این رو، به نحو معنادار و حقیقی درباره خدا سخن گفت.
کلیدواژه معناداری ,معنای حقیقی ,اوصاف مشترک ,کارکردگرایی
آدرس دانشگاه تهران, ایران, دانشگاه تهران, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved