|
|
معنای ماهیت در آثار فارابی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حکمت نصرالله ,شهیدی فاطمه
|
منبع
|
شناخت - 1388 - شماره : 61/1 - صفحه:39 -58
|
چکیده
|
در این مقاله فرض بر این است که ماهیت در دورههای مختلف تاریخ فلسفه معانی متفاوتی داشته و برای فارابی به عنوان واسطه ای میان ارسطو و ابن سینا هنوز اصطلاحات فلسفی استقرار و اشتهار کامل را پیدا نکرده اند و جوانب و لوازم آن هویدا نشده اند.برای فارابی ماهیت در عین تمایز، بسیار پیچیده و نزدیک به وجود است. شاهد این مدعا در آثار فارابی جاهایی است که او ماهیت را چه هستی شی ، آنچه هستی شی به آن است یا حصه ای از وجود که متعلق به یک شی است و اجزای آن دلالت بر اجزای وجود شی دارند دانسته است.از نظر فارابی ماهیت نداشتن ملاک موجود نبودن و ماهیت در خارج داشتن ملاک موجود بودن است. به همین دلیل در مورد واجب الوجود تاکیدش بیشتر بر یکی بودن وجود و ماهیت است تا نفی ماهیت از واجب.ماهیت را می توان غیر از ما هو الشی در جواب سوالات کیف، هل و ماذا نیز مشاهده کرد. همچنین فارابی ذات، طبیعت، جوهر (به نحو مضاف)، انیت، حد و به ندرت حقیقت را معادل ماهیت به کار می برد.
|
کلیدواژه
|
ماهیت ,چه هستی ,وجود ,حد ,ذات
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|