پراتیکِ فلسفه، سیاست و نقد ایدئولوژی نزد لویی آلتوسر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
گرگین پاوه نوید
|
منبع
|
شناخت - 1397 - شماره : 78/1 - صفحه:227 -245
|
چکیده
|
آلتوسر مسئله ی ایدئولوژی را وارد سطح جدیدی از بحث می کند. او با وام گرفتن ایده هایی از «روانکاوی» فرویدی مفاهیم علوم انسانی را دوباره صورتبندی می کند. وقتی آلتوسر ایدئولوژی را نه «آگاهی کاذب» و یا «آگاهی از جهان واژگون»، بلکه قسمی «ناآگاهی» تعریف میکند؛ همزمان با انسانگرایی (humanisme) و اقتصادگرایی (economisme) سر ستیز دارد. نزد آلتوسر این امر بازصورتبندی تز های بنیادی مارکس است، به جهت تحقق آن. آلتوسر بلافاصله با انواع نقد هایی مواجه شد که وجوه متنوع نظریه ی او را آشکار کردند. او منطق بحث خود را با آغاز از مسئله ی «بازتولید» پی می گیرد و آن را با «انقیاد» (subjection) پایان می بخشد. آشکار خواهیم کرد که آلتوسر نمی تواند از «ایدئولوژی» بحث کند مگر آنکه تمایز آن از «علم» و «سیاست» را از قبل روشن کرده باشد. و نتیجه خواهیم گرفت بدون روشن کردن عناصری بنیادی چون «سیاست» و «فلسفه» نخواهیم توانست مسئله ی ایدئولوژی را پاسخ دهیم. اما در ادامه نیز آشکار می شود خود فلسفه چیزی نیست جز سیاستِ نشخوار شده (ruminé) یا پرداخت شده. و بنابراین برای آلتوسر فلسفه را نمیتوان مفهوم پردازی کرد. فلسفه هیچ ذاتی ندارد، بلکه تنها می توان فلسفه را به کاربست. مدعی هستیم در آلتوسر پراتیک فلسفی، کنش سیاسی نظری یا نقد ایدئولوژی است و گرچه غایت این فعالیت فعلیت خود فلسفه است، اما در نظریهی آلتوسر امکان فراروی در سطح «فعیلت» یا رستگاری (emancipation) فراهم نیست. در نهایت میبینیم که هرچند آلتوسر نسبتی عقلانی بین فلسفه، سیاست و ایدئولوژی را شرح میدهد اما تنها میتواند «نقد» را در سطح سیاسی تبیین کند و توان فراروی از آن را ندارد.
|
کلیدواژه
|
آلتوسر، ایدئولوژی، نقد، فلسفه، سیاست
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
gorgin.navid@gmail.com
|
|
|
|
|