>
Fa   |   Ar   |   En
   ایده «کارل لُویت» درباره مبانی الهیاتیِ اندیشه تاریخی سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن  
   
نویسنده جودی بهنام ,توسلی رکن آبادی مجید ,آب‌نیکی حسن ,نظری علی‌اشرف
منبع پژوهش سياست نظري - 1399 - شماره : 28 - صفحه:109 -135
چکیده    اندیشه «روشنگری» از همان آغاز در سده هجدهم به کانون تامل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمه نخست سده بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطه متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشه روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایده کارل لویت درباره اندیشه تاریخیسیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایده کارل لُویت درباره مبانی الهیاتی اندیشه تاریخیسیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مولف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایده لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمه نخست سده بیستم شکل گرفت. او فلسفه مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشده الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشه روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایده لویت می تواند مفروضات اندیشه تاریخی سیاسی مدرن به ویژه درباره مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشده مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشه مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند.
کلیدواژه کارل لُویت، روشنگری، فلسفه تاریخ، پیشرفت، مسیحیت
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب, گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل, ایران, دانشگاه تهران, گروه علوم سیاسی, ایران
پست الکترونیکی aashraf@ut.ac.ir
 
   Karl Löwith's Idea of the Theological Implications of Enlightenment HistoricalPolitical Thought in the Context of the German AntiEnlightenment Tradition and its Critics  
   
Authors n a ,j b ,a h ,t m
Abstract    From the very beginning of the eighteenth century, the Enlightenment became the center of European reflections. Reactions to the Enlightenment have varied. In the first half of the twentieth century in Germany, antiEnlightenment discourse through thinkers such as Heidegger, Schmitt, Adorno, Horkheimer and Karl Löwith, raised radical criticisms of the Enlightenment in various philosophical, political, and historical fields. In this essay, based on Skinner's approach, we interpret Karl Löwith's idea about the historicalpolitical thought of the Enlightenment. The question of this article is in what context was Karl Löwith's idea about the theological implications of the Enlightenment historicalpolitical thought formed and what is the author's intention? It can be said that Löwith's idea originated in the German antiEnlightenment tradition in the first half of the twentieth century. He sees modern philosophy of history and the concept of progress as a secularized form of the theology of history and the concept of providence. With this claim, Löwith tries to introduce the Enlightenment as illegitimate by proposing theological roots for it. It seems that the consequences of accepting Löwith's idea could challenge the assumptions of modern thought, especially about the concept of progress, as a secularized theological concept. In the sense that modern thought cannot be considered an independent thought. In contrast, Santo Mazzarino, Hannah Arendt, and Hans Blumenberg have fundamentally criticized Löwith's theoreticalmethodological foundations and challenged him.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved