>
Fa   |   Ar   |   En
   «لیبرال دموکراسی رادیکال»: جایگزین فوکو برای «مدرنیتۀ سیاسی»  
   
نویسنده صالحی فارسانی علی
منبع پژوهش سياست نظري - 1398 - شماره : 25 - صفحه:61 -88
چکیده    هدف این مقاله، ارزیابی برآیندهای عملی انضمامی نقدهای بنیادی و تبارشناختی فوکو از مدرنیته است و دلالتی است که انگاره های فوکویی می تواند برای نظام سیاسی و کنشگری سیاسی داشته باشد. فوکو بر آن است که در دوران مدرن از قدرت و دانش استعلازدایی می شود. مسئله این است که پذیرش «استعلازدایی قدرت» چه پیامدی در نگاه ما به کنشگری سیاسی، دولت و حکومت مندی خواهد داشت. نگاه استعلازدایانۀ فوکو موجب می شود که وی امرِ سیاسی را چونان امری حاکمیتی ننگرد و با جای دادن آن در چارچوبی نامتعین که همزمان هم فرهنگی و هم سیاسی است، آن را حکومت مندی بنامد. آنگونه که در این چارچوبِ استعلازدایی شده، امرِ سیاسی حاکمیتی همراه نیست که شخص فرودست را به انجامِ آنچه خود در سر دارد، وادار کند. در برابر، حکومت‌مندی بر شیوه کردار حکومت شوندگان تاثیر می گذارد، به گونه ای که زمینه خودتغییردهی و خودسامان دهی در رفتار روزانه آنان فراهم می شود و آنان به کاری واداشته نمی شوند که نخواهند، بلکه آزادانه و از رهگذر همان فرایند سوژه شدگی یا عینیت یافتن سوژه ، سلطه بر آنان اعمال می شود. در پاسخ به این مسئله، از نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسیِ» موریس باربیه به عنوان یک ابزار رهنمونی برای تعریف امر سیاسی استفاده شده است و روش کاربست آن نیز «تاریخ ایده‌های» آرتور لاوجوی است. در نظریۀ «مدرنیتۀ سیاسی»، دوگانۀ آزادی سلطه در دو سطح دولت و جامعۀ مدنی طرح می شود، آنگونه که با برتری حق و آزادی بر سلطه با نظام سیاسی لیبرال دموکرات همخوانی می شود. فرضیۀ مقاله این است که باورِ فوکو به «برتری چیرگی» در «مدرنیتۀ سیاسی» و لیبرال دموکراسی (به عنوان نظام سیاسی همخوان با آن) به زمینه سازی برای طرح لیبرال دموکراسی رادیکال می انجامد.
کلیدواژه جایگزین مدرنیته سیاسی، سو‍ژه‌شدگی، لیبرال دموکراسیِ رادیکال، فوکو، آگونیسم
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان, گروه علوم سیاسی, ایران
پست الکترونیکی ali_salehi62@ut.ac.ir
 
   “Radical Liberal Democracy” as Foucault’s Alternative for Political Modernity  
   
Authors Salehifarsani Ali
Abstract    The goal of this article is an evaluation of concrete effect of Foucault’s fundamental and genealogical criticism of modernity, and examining Foucault’s ideas that signify the political system and agency. Foucault believes in the detranscendentalization of power and knowledge in modern era. The problem is the effect of acceptance of detranscendentalization of power on political agency, state and governmentality. Foucault’s detranscendental view does not consider the political as something that is related to sovereignty, and by placing it in an undeterministic framework that is simultaneously cultural and political, he calls it governmentality. Sovereignty doesn't exist in a detranscendental framework as it may make a person inferior to do something that he wants himself. In contrast, governmentality effects on the practice of ruled, as this is context of selfchanging and selfregulating in their everyday behaviors. However, they are not made to do a work that they do not like, but power exercises freely and through the objectification of the subject over them. In response to this problem, Morris Barbie's theory of political modernity, applied as heuristic device for definition of the political and method of application is Arthur Lovejoy's history of ideas. The theory of political modernity prompts dichotomy of freedomsubjugation in two dimensions of state and civil society, in so that correspond with liberal democracy system through priority of subjugation. Hypothesis of this article is that Foucault’s belif that political modernity and liberal democracy system prompts the priority of subjugation and it leads to radical liberal democracy.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved