گذار از فرد کنشگر به شهروندی عاملیتی تمهیدی برای نارسایی مبانی انسانی شناسی رهیافت قابلیت «آمارتیا سن »
|
|
|
|
|
نویسنده
|
منوچهری عباس ,نریمان سعید
|
منبع
|
پژوهش سياست نظري - 1397 - شماره : 23 - صفحه:251 -274
|
|
|
چکیده
|
رهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهمترین دغدغه های این رهیافت، به حاشیه رفتن انسان از محور توسعه و رفاه بوده است و نقد عمده ای که این رهیافت بر دیگر رویکردها وارد می کرد، در نظر گرفتن انسان به مثابه موجودی منفعل در آنها بوده است. به عقیده برخی از منتقدان، این رهیافت هر چند تلاش کرد مفهوم جدیدی از انسان در حوزه اقتصاد ارائه دهد، نتوانست از انسان اقتصادی جریان رایج علم اقتصاد پا فراتر نهد و تنها توانسته است مفهومی انسانیتر از توسعه ارائه دهد، نه توسعه برای انسانها. عمده نقدهایی که بر مبانی انسانشناسی این رهیافت وارد شده است، شامل سه نقد نارسایی مفهوم انسان، پیشاسیاسی اجتماعی بودن و در نهایت فردگرایی روششناختی است. در این مقاله سعی می شود ضمن پاسخ به این سه نقد مبتنی بر تعریف عاملیت که آمارتیا سن در رهیافت خود آن را بسط داده است، با گذار از عاملیت کنشگر به شهروندی عاملیتی، تمهیدی نظری فلسفی برای نارسایی مبانی انسانشناسی رهیافت قابلیت تدوین گردد.
|
کلیدواژه
|
رهیافت قابلیت، آمارتیا سن، انسان شناسی، شهروندی و عاملیت
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, گرو علوم سیاسی, ایران, شورای عالی انقلاب فرهنگی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
saeednariman@gmail.com
|
|
|
|
|