|
|
بدایت و نهایت دوستی مدنی در فلسفه فارابی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بحرانی مرتضی
|
منبع
|
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني - 1393 - دوره : 6 - شماره : 2 - صفحه:91 -109
|
چکیده
|
این مقاله تمرکز خود را بر تبیین و تحلیل جایگاه دوستی مدنی و مبدا و غایت دوستی در مدینه نزد فارابی نهاده است و از آنجا که با رویکردی نظاممند و انتقادی به بحث میپردازد، بدون اتخاذ چارچوبی نظری، که بتواند در ذیل آن به بررسی آرای فارابی بپردازد، با روش تحلیل محتوا به متن آثار فارابی رجوع کرده و بدایت و نهایت مطلق دوستی و دوستی مدنی را در فلسفه فارابی به بحث گذاشته است. محور مقاله این است که فارابی به دوستی مدنی به مثابه امری پیونددهنده نگاه میکند؛ امری که هر جا، موجودی، که لباس وجود بر تن داشته باشد، بینیاز از آن نیست. البته محبتگرایی و دوستمندی موجودات نه نشان از ضعف، که دقیقاً نشان از کمال و کمالمندی آنان است. این امر تالیفدهنده، نه تنها موجد انواع مدینه است، بلکه به مدد همین مقوله است که رییس هر مدینه، به امر ریاست و تدبیر امور آن میپردازد. از این رو، به دلیل وجه تالیفدهندگی مقوله دوستی، هر جا که جمعی از موجودات حضور داشته باشند، رد پای دوستی نیز، از پیش، آنجا حضور دارد؛ به نحوی که میتوان گفت محبت مقدم بر وجود است
|
کلیدواژه
|
دوستی مدنی ,فارابی ,فلسفه سیاسی ,عدالت ,مبدا ,غایت
|
آدرس
|
پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mortezabahrani@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|