ماهیت میانرشتهای دانش سیاست
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سلیمی حسین
|
منبع
|
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني - 1392 - دوره : 6 - شماره : 1 - صفحه:117 -135
|
چکیده
|
در این مقاله تلاش خواهد شد که با بررسی اندیشهها و نظریههای تاثیرگذار در حوزهی دانش سیاست نشان داده شود که این دانش از همان سرآغاز پیدایش آن ماهیتی میانرشتهای داشته است و اندیشیدن و بررسی سیاست بدون توجه اصولی به دیگر حوزههای دانش بشری امکانپذیر نبوده است. اصولاً سیاست محصول تقاطع و تاثیر متقابل پدیدههای اجتماعی بوده و دانش سیاسی نیز برآیند دانشهای مختلف انسانی به خصوص دانشهای مختلف اجتماعی بوده است. این ویژگی ثابت دانش سیاست از دورانهای کهن تا عصر جهانی شدن بوده است. از زمانی که انسان در فلسفههای کهن به سیاست توجهی خاص کرد تا هنگامی که با آغاز عصر جهانی شدن پدیدههای مختلف اجتماعی در هم تنیده شدند، اشکال مختلف دانش سیاست، در یک خصوصیت با هم مشترک بودهاند و آن میانرشتهای بودن آن است. از ارسطو و افلاطون گرفته تا فارابی و ابن خلدون، و از هابس گرفته تا مارتین آلبرو سیاست را محصول و برآیند دانشهای مختلف دانستهاند. این ماهیت میانرشتهای نافی استقلال علم سیاست و لزوم تخصص در آن نیست بلکه مرتبهی بالای آن را نشان میدهد که برای رسیدن به آن لازم است تا به دانشهای متنوعی مسلح باشند.
|
کلیدواژه
|
دانش سیاست ,علم سیاست ,میانرشتهای
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hoseinsalimi@yahoo.com
|
|
|
|
|