|
|
چهار روایت در فهم معنای مطالعات میانرشتهای
|
|
|
|
|
نویسنده
|
احمدوند شجاع ,حمیدی سمیه
|
منبع
|
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني - 1392 - دوره : 6 - شماره : 1 - صفحه:31 -55
|
چکیده
|
آیا مطالعات میانرشتهای در دوران معاصر از برداشت یکسانی برخوردار بوده و معنای واحدی برای آنها متصور است؟ امروزه در باب ضرورت مطالعات میانرشتهای تقریباً اجماع قابل قبولی در میان متفکران و صاحبنظران وجود دارد. برخلاف چند دهه قبل دیگر نمیتوان از استقلال حوزههای علوم انسانی سخن گفت. این حوزهها بهشدت بههم پیچیدهاند و لذا بحث میانرشتهای بحث عام و متعارفی شده است. در این راستا روایتهای متعددی در باب معنای مطالعات میانرشتهای وجود دارد. یک روایت در جستوجوی فاکت میکوشد. شیوه علمی فرانسیس بیکن، اصول و پایههای انقلاب رفتاری و الگوی رفتاری در علوم انسانی را میتوان در این روایت قرار داد. روایت دیگر در جستوجوی نقد است. متفکرانی چون هربرت مارکوزه، یورگن هابرماس را در این رویکرد میتوان جای داد. روایت سوم در جستوجوی معناست. ساختارگرایی فرانسه، هرمنیوتیک و پدیدارشناسی درون این رهیافت قابل بررسی هستند. و بالاخره روایت چهارم در جستجوی روایت است. پساساختارگرایی، ژاک دریدا، میشل فوکو و ژان فرانسوا لیوتار در اینجا قابل بحث هستند. با توجه به اهمیت این رویکردهای کلان و بنیادین در شناخت مطالعات میانرشتهای این مقاله میکوشد پرتوی بر برخی زوایای این رویکردها بیفکند تا امکان بهرهگیری از آنها برای شناخت جایگاه مطالعات میانرشتهای در ایران بیابد.
|
کلیدواژه
|
روایت ,معنا ,مطالعات میانرشتهای ,فاکت ,نقد
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, بیرجند, استادیار دانشگاه بیرجند, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hamidi.atu11@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|