>
Fa   |   Ar   |   En
   نور سیاه در ادب عرفانی  
   
نویسنده زمانی مهدی
منبع ادبيات عرفاني - 1393 - دوره : 5 - شماره : 10 - صفحه:209 -239
چکیده    در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم و کاربردهای تعبیر نور سیاه در ادب عرفانی پرداخته می شود. قلمرو این پژوهش شامل ادبیات عرفانی پارسی و نیز متون عرفانی عربی می شود. در این متون به دو کاربرد متفاوت و شاید متضاد از تعبیر «نور سیاه» بر می‌خوریم: یکی نور ذات الهی و دیگری نور ابلیس. بیشتر موارد کاربرد این تعبیر را در مفاهیمی مرتبط با معنای نخست شاهد هستیم. برای سیاهی یا تاریکی نور ذات دو علت می توان یافت: یکی آن که شدت نور ذات الهی تیرگی دیدگان سالک را در پی دارد و نزدیکی آن نور چشم را دچار گرفتگی ( قبض) می کند و او را در خود فانی می سازد. دیگر آن که سیاهی اشاره به کثرت ها و تعیّن‌هایی باشد که نور ذات را در خود پوشیده و مستور می‌سازد، که در این صورت معنایی نزدیک به تعبیر «پرده های نور» (حجاب های نورانی) خواهد داشت. برخی نور سیاه را بیانگر تجلی صفاتی حق دانسته اند و بعضی آن را اشاره به مرتبه خفی، از مراتب هفت گانه وجود آدمی معرفی نموده اند. هم‌چنین تعبیرات سیاه رویی (سواد الوجه)، شب روشن، شب یلدا، خال سیاه، چشم سیاه و نقطه را می توان از واژگان مرتبط با نور سیاه در ادبیات عرفانی دانست. در نقطه مقابل، عین القضات همدانی نور سیاه را نور شیطان می داند زیرا از دیدگاه وی شیطان مظهر صفات جلال الهی است. برخی برای این کاربرد ریشه‌ای گاهانی یا زروانی در نظر گرفته‌اند که بر اساس نوعی هم‌نشینی نور و ظلمت استوار شده است. این امر تا حدودی به دفاع از نقش وجود شناختی شیطان مربوط می شود و می‌توان در آن به دیده نقد نگاه کرد.
کلیدواژه نور سیاه ,نور ذات ,تجلی صفاتی ,مرتبه خفی ,نور ابلیس
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved