>
Fa   |   Ar   |   En
   معرفت و موقعیت های مرزی در مثنوی مولوی  
   
نویسنده طلیعه بخش منیره ,نیکویی علیرضا
منبع ادبيات عرفاني - 1396 - دوره : 9 - شماره : 16 - صفحه:83 -117
چکیده    برخلاف تصور رایج که متون عرفانی را فاقد گزاره‌های معرفتی و فلسفی می‌داند، گزاره‌ها و مبانی شناختی و فراشناختی به‌وفور در متون عرفانی، به‌ویژه مثنوی مولوی به‌چشم می‌خورد. مولوی از نقش شاکله‌ها، ذهنیت‌ها و موقعیت‌ها در شکل‌گیری شناخت آدمی آگاهی دارد.اگرچه این مکتب اگزیستانسیالیسم بود که نخستین بار تجربه‌های وجودی را مفهوم‌سازی کرد، از آن زمان که بشر وجود داشته است، خود را درگیر آن‌ها یافته است. متفکرانی مانند مولوی، از این تجربه‌های وجودی سخن گفته‌اند. از دیدگاه مولوی، شناخت ما از خود و جهان شناختی براساس اعتباراتی است که آن‌ها را قطعی و جزمی می‌پنداریم، اما با قرارگرفتن در موقعیت‌هایی درمی‌یابیم که چندان قابل‌اطمینان نیستند. او برای نشان‌دادن بی‌اعتباری شناخت و ذهنیت‌های مشروط، غالباً شخصیت‌های داستان‌های خود را در وضعیتی شکننده، بحرانی و مرزی قرار می‌دهد تا به محک تجربۀ وجودی، عزیمت‌ها و شاکله‌های نادرست و منفی آن‌ها که بدیهی، طبیعی و معتبر جلوه می‌کنند، دستخوش واسازی و دگرگونی شوند. در این موقعیت‌های مرزی (به تعبیر یاسپرس) و تجربۀ اضطراب ناشی از آن‌ها، تکیه‌گاه‌های اعتباری و تصورات قالبی انسان‌ها فرومی‌ریزد و امکان تجربه‌ها و منظرهای نو همچون امکان تجربۀ فراسوی محدودیت‌ها یعنی تعالی و هستی در خود شکل می‌گیرد.
کلیدواژه مولوی، یاسپرس، معرفت، موقعیت مرزی، اضطراب
آدرس دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه گیلان, ایران
پست الکترونیکی alireza_nikouei@yahoo.com
 
   Knowledge and Boundary Situations in Mowlavi's Mathnavi  
   
Authors Taliehbakhsh Monireh ,Nikouei Alireza
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved