|
|
سنّت قصهپردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
راشد محصل محمد رضا
|
منبع
|
پژوهشنامه ادب حماسي - 1391 - دوره : 8 - شماره : 14 - صفحه:9 -22
|
چکیده
|
چکیدهوجود نامهای مشترک و روایتهای همانند در اوستا و حماسههای هند نشان از قدمت داستانهای اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانهها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارقالعاده و روایتهای مختلف از اسطوره دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بینالنهرین است. اشارههای هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینههای شاهان ایرانی نگهداری شده است. روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصهپرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز میخواندهاند. این روایتها که بیشتر تمثیلهای غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونههایی دارد. گوسانها با این که از میان توده مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایتپردازی میکردهاند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشتهاند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیههسرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
|
کلیدواژه
|
سنّت قصهپردازی ,گوسانها ,روایات پهلوانی ,شاهنامه فردوسی ,خنیاگر ,Tradition of story making ,minstrels ,heroic narratives ,Shahnameh Ferdowsi ,bard
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, عضو پیوسته قطب علمی فردوسی شناسی و استاد مدعو, ایران
|
پست الکترونیکی
|
rashed.mohassel@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|