|
|
حافظ در ترازوی خلاف آمدِ عادت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ناصری ناصر
|
منبع
|
پژوهشنامه ادب حماسي - 1390 - دوره : 7 - شماره : 11 - صفحه:261 -274
|
چکیده
|
عصر حافظ، عصر انحطاط اخلاق و از میان رفتن ضوابط سالم در روابط طبقات مختلف مردم، بویژه حاکمان و فرمانروایان و صوفیان و زاهدان است و نابسامانی و هرج و مرج ناشی از ظلم و بیداد حاکم و فرمانروایان از یک طرف و رواج و ریاکاری و خدعه و نیرنگ فقیهان دینی و صوفیان مدعی از طرفی دیگر، سبب سقوط ارزشهای اخلاقی و مذهبی شده است و حافظ در بطن این منجلاب فساد و تباهی و نفاق و یاس و به قول خودش در « شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل» گرفتار شده است و به عنوان یک متفکر و مصلح اجتماعی به تمام دردها و فسادها و آفتها و آسیبهای زمانه اشراف دارد و جراحوار با نیشتر انتقاد و طنز میخواهد بیماریهای اجتماعی جامعه را بشکافد و با مهربانی بر زخمها مرهم نهد. برای وصول به این آمال بناچار میبایست زبانی را برمیگزید که از گیرایی و دلنشینی و تاثیرگذاریی بیشتر برخوردار باشد و به کالبد واژههای مرده و معتاد و بیروح زبان، جانی تازه ببخشد و با استفاده از ترفندها و هنرهای ادبی، رستاخیزی در عادتهای مالوف ذهنی و زبانی ایجاد کند از اینرو بهترین مسیر برای مبارزه قلمی با دو قشر حاکمان و صوفیان، چنگ زدن به هنرهایی چون آشناییزدایی و هنجارگریزی و باورشکنی و عقلستیزی و تصاویر متناقضنما و بالاخره خلاف عرف و عادت عامّه است و کاربرد هنرهای ادبی فوق به صورت گسترده، سبب شهرت و آوازه حافظ شده است که خود میفرماید:از خلاف آمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
|
کلیدواژه
|
حافظ ,خلاف آمدِ عادت ,آشناییزدایی ,دلیل عکس ,متناقضنما ,باورشکنی و عقلستیزی ,Hafez ,antinomy ,defamiliarization ,antithesis ,paradoxical ,deconstruction ,antilogism
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|