>
Fa   |   Ar   |   En
   پساساخت‌گرایی در شاهنامه فردوسی (با تاکید بر مرگ بهرام)  
   
نویسنده سیدالشهدایی رویا
منبع پژوهشنامه ادب حماسي - 1391 - دوره : 8 - شماره : 13 - صفحه:172 -189
چکیده    در این مقاله برآنیم که با بررسی زیباشناسانه مرگ یکی از شخصیت‌های حماسه فردوسی، گوشه‌ای از قابلیت پویایی و تاویل این اثر را تصویر کنیم. بنیاد اسطوره‌ای ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر آنان را به سوی تفسیرناپذیری سوق می‌دهد، در حالی که بافت داستان‌های شاهنامه به گونه‌ای است که متن را به شدت تاویلی می‌نماید. حماسه فردوسی بافتی پارادوکسی دارد: از سویی در آن نشانه‌هایی است که به نحوی اساسی اصیل و واقعی هم‌چون مشخصه‌هایی منسجم و متناسب و نظام‌مند موجودیت دارد و از سوی دیگر تاویل و تفسیر در آن متوقف نمی‌شود و بشدّت بافت‌زدا و معناساز و سرشار از ابهام است، پیوسته می‌کوشد فاقد بافت قطعی بماند، غیرتاریخی و غیرمکانی جلوه کند و برخود جاودانگی ببخشد. گزینش مرگ بهرام و جلوه زیباشناسانه مرگ این قهرمان حماسی مناسبتی است در بیان ویژگی شگرف حماسه فردوسی که با وجود گرایش به ساختار پیوسته، خصلتی پساساخت‌گرایانه دارد.
کلیدواژه بافت ,معناسازی ,زیباشناسی مرگ ,بهرام ,پساساخت‌گرایی ,شاهنامه فردوسی ,Texture ,production of meaning ,Esthetics of death ,Bahram ,Post structuralism ,Shahnameh Ferdowsi
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد, عضو هیات علمی دانش‌گاه آزاد اسلامی- واحد مهاباد, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved